responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 149

مى گردد. از آن جا كه اجمال گاهى در لفظ مفرد و گاهى در لفظ مركب است، اسباب اجمال در دو بخش بررسى مى شود:

أ) اسباب اجمال در لفظ مفرد:

1. اشتراك لفظى; اشتراك لفظى يا بالذات است، مانند: كلمه «عين» كه براى هفتاد معنا وضع شده است و يا بالعرض (به سبب اعلال) است، مانند: كلمه «مختار» كه مشترك بين اسم فاعل و اسم مفعول مى باشد;

2. اشتراك معنوى; در صورتى كه از مشترك معنوى، مصداقى معين منظور باشد; مانند: «رجل» در آيه شريفه: (وَ جاءَ رَجُلٌ مِنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ);[1]

[3]تعدد معناى مجازى و تساوى آنها از حيث ظهور و خفا; مانند: «زيد اسد» در جايى كه نمى دانيم متكلم شجاعت زيد را بيان مى كند يا در مقام استهزاى وى است

ب) اسباب اجمال در لفظ مركب:

1. مردد بودن مرجع ضمير; مانند سخن «عقيل» كه گفت: «امرنى معاوية ان أسب عليّاً، الا فالعنوه; معاويه مرا امر نموده كه على را لعن كنم، آگاه باشيد! او را لعن كنيد»; اين عبارت مجمل است، زيرا دو اسم ظاهر قبل از ضمير آمده كه هر يك ممكن است مرجع ضمير باشد هر چند با شناختى كه از عقيل وجود دارد روشن است كه او معاويه را لعنت كرده است و مانند: «ضرب زيد عمرا فضربته»;

2. اختلال در نظام جمله پيشين; مثل اين شعر «فرزدق»: «و ما مثله في الناس الا مملّكا ابو امّه حيّ ابوه يقاربه» كه چهار خلل دارد:

فاصله بين مبتدا و خبر; فاصله بين صفت و موصوف با كلمه «ابوه»; تقديم مستثنا بر مستثنا منه; فاصله زياد بين مبدل و مبدل منه («مثله» مبدل منه است و «حى» بدل آن);

3. مردد بودن مراد متكلم از موصول; مانند آيه: (أَوْ يَعْفُوَا الَّذِي بِيَدِهِ عُقْدَةُ النِّكاحِ);2 كلمه «الذى» مجمل است و معلوم نيست كه مقصود، شوهر است يا ولى زن;

4. وجود چيزى در كلام كه صلاحيت قرينه بودن دارد; مانند آيه شريفه: (مُحَمَّدٌ رسول الله وَ الَّذِينَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَى الْكُفّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ)،3 اين بخش از آيه روشن است و طبق آن خداوند تمام صحابه را تأييد و تصديق مى كند، اما در ذيل آيه مى فرمايد:

(وَعَدَ اللهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ عَظِيمٌ)،4 اين جمله صلاحيت دارد آن سخن بالا را تقييد بزند; يعنى منظور بعضى از اصحاب است نه همه آنها;

5. مجهول بودن مخصص; مانند آيه: (أُحِلَّتْ لَكُمْ بَهِيمَةُ الْأَنْعامِ إِلاّ ما يُتْلى عَلَيْكُمْ);[5]

[6]مردد بودن «موصوف»; مثل اين كه گفته شود: «زيد طبيب ماهر»، كه هم احتمال دارد ماهر، صفت زيد باشد و هم احتمال دارد صفت براى طبيب باشد; در صورت اول، معناى جمله اين است كه زيد طبيب است و ماهر در غير طب و در صورت دوم، معنايش اين است كه زيد طبيب ماهرى است

[7]گوينده در مقام اهمال و اجمال بوده و در صدد بيان نباشد

نكته:

بين اجمال گويى گوينده در بيان مراد خود و مجمل بودن كلام نزد مخاطب فرق است، چون اجمال گويى گوينده ممكن است به علت تقيه، تدريجى بودن شريعت و... باشد; ولى اسباب اجمال كلام نزد مخاطب ممكن است يكى از موارد مذكور در بالا باشد.

نيز ر.ك: مجمل مركب.


[1]قصص (28)، آيه 20

[2]بقرة (2)، آيه 237

3 و 4. فتح (48)، آيه 29.

[5]مائدة (5)، آيه 1

مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج 1، ص 190.

مظفر، محمد رضا، المنطق، ص 423.

ميرزاى قمى، ابوالقاسم بن محمد حسن، قوانين الاصول، ج 1، ص 335.

مشكينى، على، تحرير المعالم، ص 137.

زهيرالمالكى، محمد ابوالنور، اصول الفقه، ج 3، ص 10.

اسباب تبادر

ر.ك: سبب تبادر

اسباب تزاحم

شرايط تحقق تزاحم ميان دو حكم شرعى

اسباب تزاحم، به معناى شرايطى است كه موجب تزاحم مى شود و عبارت است از:

1. اتحاد خارجى متعلق دو حكم، گر چه از نظر ماهيت با هم تفاوت داشته باشند، مانند: نماز خواندن در خانه غصبى كه هم مصداق نماز است و هم مصداق غصب. و اين اتحاد خارجى سبب مى شود در مقام امتثال، در يك زمان ميان امر و نهى تزاحم به وجود آيد، اگر چه امر به ماهيت نماز و نهى به ماهيت غصب تعلق گرفته است;

2. مخالفت يكى از دو حكم، مقدمه امتثال حكم ديگر باشد، مانند: انقاذ غريق نجات دادن كسى كه در حال غرق شدن است در جايى كه متوقف بر تصرف بدون اذن در ملك غير است;

3. وقوع تضاد ميان متعلق دو حكم از باب تصادف باشد نه دايمى، تا به تعارض بينجامد مانند: تزاحم ميان ازاله نجاست از مسجد و خواندن نماز;

4. فعليت وجوب هر يك از دو متعلق، مترتب بر عدم

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 149
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست