نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 4 صفحه : 21
كه به تو
مىرسد از ناحيه خدا است و اگر آنچه از بديها و ناراحتيها و شكستها دامنگير تو
مىشود از ناحيه خود تو است"! (ما أَصابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ
فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أَصابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ).
و در پايان
آيه به آنها كه شكستها و ناكامىهاى خود را به پيامبر ص نسبت مىدادند و به اصطلاح
اثر قدم پيامبر ص مىدانستند پاسخ مىگويد كه ما" تو را فرستاده خود به سوى
مردم قرار داديم و خداوند گواه بر اين مطلب است و گواهى او كافى است" آيا
ممكن است فرستاده خدا سبب شكست و ناكامى و بدى براى مردم باشد.
مطالعه اين
دو آيه كه در قرآن پشت سر هم قرار گرفته است سؤالى را در ذهن ترسيم مىكند كه چرا
در آيه اول، همه نيكيها و بديها (حسنات و سيئات) به خدا نسبت داده شده، در حالى كه
آيه دوم فقط نيكيها را به خدا نسبت مىدهد و بديها و سيئات را به مردم؟! قطعا در
اينجا نكتهاى نهفته است و گرنه چگونه ممكن است دو آيه پشت سر همديگر اختلاف به اين
روشنى داشته باشد؟
با مطالعه و
دقت در مضمون دو آيه به چند نكته برخورد مىكنيم كه هر كدام مىتواند پاسخ
جداگانهاى به اين سؤال بوده باشد:
1- اگر سيئات
و بديها را تجزيه و تحليل كنيم داراى دو جنبه هستند يكى جنبه مثبت، ديگرى جنبه
منفى، و همين جنبه منفى آن است كه قيافه سيئه به آن مىدهد و به شكل" زيان
نسبى" در مىآورد.
براى مثال:
انسانى كه
بوسيله سلاح گرم يا سرد بىگناهى را به قتل مىرساند مسلما
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 4 صفحه : 21