responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : داستان راستان 1 نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 88

24 گوش به دعای مادر

در آن شب ، همه‌اش به کلمات مادرش - که در گوشه‌ای از اطاق رو به‌ طرف قبله کرده بود - گوش می‌داد . رکوع و سجود و قیام و قعود مادر را در آن شب ، که شب جمعه بود ، تحت نظر داشت . با اینکه هنوز کودک بود ، مراقب بود ببیند مادرش که این همه درباره مردان و زنان مسلمان دعای خیر می‌کند ، و یک یک را نام می‌برد و از خدای بزرگ برای هر یک از آنها سعادت و رحمت و خیر و برکت می‌خواهد ، برای شخص خود از خداوند چه چیزی‌ مسألت می‌کند ؟ . امام حسن آن شب را تا صبح نخوابید ، و مراقب کار مادرش ، صدیقه‌ مرضیه " ع " بود . و همه‌اش منتظر بود که ببیند مادرش درباره خود
نام کتاب : داستان راستان 1 نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 88
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست