نام کتاب : داستان راستان 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 1
1 رسول اکرم و دو حلقه جمعیت
رسول اکرم " ص " وارد مسجد ( مسجد مدینه ( 1 " شد ، چشمش به دو
اجتماع افتاد که از دو دسته تشکیل شده بود ، و هر دستهای حلقهای تشکیل
داده سر گرم کاری بودند : یک دسته مشغول عبادت و ذکر و دسته دیگر به
تعلیم و تعلم و یاد دادن و یاد گرفتن سرگرم بودند ، هر دو دسته را از نظر
گذرانید و از دیدن آنها مسرور و خرسند شد . به کسانی که همراهش بودند رو
کرد و فرمود : " این هر دو دسته کار نیک میکنند و
[1] مسجد مدینه ، در صدر اسلام ، تنها برای اداء فریضه نماز نبود ، بلکه
مرکز جنب و جوش و فعالیتهای دینی و اجتماعی مسلمانان همان مسجد بود .
هر وقت لازم میشد اجتماعی صورت بگیرد مردم را به حضور در مسجد دعوت
میکردند ، و مردم >
نام کتاب : داستان راستان 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 1