است كه همگى در آن وارد مىشوند» «جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها». «1»
«جنّات» جمع «جنة» به معنى «باغ»، و «عدن»، به معنى استقرار و ثبات است، و «معدن» را به اين جهت «معدن» مىگويند كه جايگاه استقرار فلزات و جواهرات است، بنابراين «جنات عدن» باغهاى جاويدان بهشتى است.
به هر حال، اين تعبير، نشان مىدهد: نعمتهاى عظيم بهشتى جاودانى و ثابت است، و همچون مواهب دنياى مادى آميخته به اضطراب ناشى از بيم زوال نيست، بهشتيان نه تنها باغى از بهشت كه باغهاى بسيارى در اختيار دارند.
آن گاه، به سه بخش از نعمتهاى بهشتى كه بعضى جنبه مادى دارد و ظاهرى، و بعضى جنبه معنوى و باطنى، و قسمتى نيز ناظر به نفى و طرد هر گونه مانع و مزاحم است اشاره كرده، مىگويد: «اين پيشگامان در خيرات در آن بهشت جاويدان به دستبندهائى از طلا و مرواريد آراستهاند و لباسشان در آنجا حرير است»! «يُحَلَّوْنَ فِيها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً وَ لِباسُهُمْ فِيها حَرِيرٌ».
آنها در اين دنيا، به زرق و برقها بىاعتنائى كردند، و خود را اسير زور زيور نساختند، و در حالى كه محرومان، لباس كرباس هم در تن نداشتند، در بند لباسهاى فاخر نبودند، خداوند به جبران اينها در جهان ديگر، بهترين لباسهاى و زيورها را بر آنها مىپوشاند.