اَبو عَبْدُ اللهِ مَغْرِبي، محمد بن اسماعيل (د299ق/ 912 م)، صوفي و شاعر. تاريخ
ولادت وي دانسته نيست، اگرچه اين گفته كه وي قريب 120 سال زيسته است (سلمي، طبقات،
238؛ ابونعيم، 10/229، 647؛ جامي، 90)، اغراق آميز مي نمايد، اما حاكي از زندگي
طولاني اوست. با توجه به اين نكته، تاريخ ولادت او را مي توان در اواخر سدة 2 ق
دانست. زادگاه و نحوة زندگي و سير و سلوك وي نيز معلوم نيست و تنها مي دانيم كه
مريد ابوالحسن علي بن رزين هروي بوده است (سلمي، ابونعيم، همانجاها؛ قشيري، 434؛
انصاري، 111، 204).
در احوال وي گفته اند كه پيوسته در سفر بوه (قشيري، 290؛ عطار، 559)، تا آنجا كه 97
بار و به قولي ديگر 77 بار حج گزارده است (ابن كثير، 11/117؛ ابن تغري بردي، 3/178؛
صفدي، 2/210) و در اين سفرها ياران و مريدانش نيز همراه او بوده اند (قشيري، عطار،
همانجاها؛ نيز نك : سراج، 178).
دربارة زهد وي گفته اند كه خوراك او از ريشة گياهان بود (قشيري، 291، 434؛ عطار،
صفدي، همانجاها؛ شعراني، 1/93). كراماتي نيز به وي نسبت داده اند (ابن جوزي، صفـة،
4/336، المنتظم، 6/113؛ ابن كثير، همانجا؛ مناوي، 1/267؛ نبهاني، 1/170). مولوي نيز
داستاني از كرامتهاي او را به نظم درآورده است (2/313 ـ 314).
ابراهيم بن شيبان، ابراهيم خوّاص و ابوبكر بيكندي را در زمرة مريدان وي دانسته اند
(سلمي، ابونعيم، همانجاها؛ قشيري. 153، 434؛ هجويري، 185؛ انصاري، 204، 391، 403).
ابراهيم بن شيبان از خردسالي در خدمت ابوعبدالله به سر برده (سراج، 329) و به گفتة
ابن ملقن، 30 سال مريد وي بوده است (ص 21). عطار اين مدت را 40 سال ذكر كرده است (ص
717). يك بار نيز ابراهيم در شام به جرم داخل شدن به دكان خمرفروشي و رختن خمهاي
شراب در زندان ابن طولون گرفتار آمد، اما به وساطت ابوعبدالله مغربي رهايي يافت
(قشيري، 153؛ عطار، 717 ـ 718).
غالب منابع در گذشت ابوعبدالله را در 299 ق ذكر كرده اند (سلمي، ابونعيم، همانجاها؛
قشيري. 434؛ انصاري، 205؛ ابن جوزي، صفـة، همانجا؛ ابن ملقن، 403). با اين حال،
برخي از مؤلفان. 279 ق را نيز محتمل دانسته اند (نك : سلمي، ابن جوزي، انصاري،
همانجاها). وي در طور سينا، كنار قبر استادش ابوالحسن علي زرين، به خاك سپردهشد
(نك : سلمي، همانجا؛ ابونعيم، 10/299؛ عطار، 561؛ ابن ملقن، همانجا).
از ابوعبدالله علاوه بر سخنان عرفاني (نك : سراج، 108؛ سلمي، «جوامع»، 57ـ 58،
طبقات، 299ـ241؛ ابونعيم، 10/299ـ 335؛ هجويري، 186)، ابياتي نيز بر جاي مانده كه
در كتب طبقات و تذكره ها پراكنده است (سلمي، همان، 240، 241؛ ابونعيم، 10/335؛
انصاري، 206؛ صفدي، 2/211؛ ابن ملقن، همانجا).
مأخذ: ابن تغري بردي، النجوم الزاهرة، قاهره، 1351 ق/1932 م؛ ابن جوزي، عبدالرحمن
بن علي، صفـة الصفوة، به كوشش محمود فاخوري، بيروت، 1406 ق/ 1986 م؛ همو، المنظم،
حيدرآباد دكن، 1357 ق؛ ابن كثير، البدايـة؛ ابن مقلن، عمر بن علي، طبقات الاولياء،
به كوشش نورالدين شريبه، بيروت، 1406 ق/ 1986 م؛ ابونعيم اصفهاني، احمد بن عبدالله،
حليـة الاولياء، بيروت، 1387 ق/ 1967 م؛ انصاري هروي، خواجه عبدالله، طبقات
الصوفيه، به كوشش محمود حسين آهي، تهران، 1362 ش؛ جامي، عبدالرحمن بن احمد، نفحات
الانس، به كوشش محمودي عابدي، تهران، 1370 ش؛ سراج، عبدالله بن احمد، اللمع في
التصوف، به كوشش ر. ا. نيكلسون، ليدن، 1914 م؛ سلمي، «جوامع آداب الصوفيـة»،
مجموعة آثار ابوعبدالرحمن سلمي، به كوشش نصرالله پور جوادي، تهران، 1369 ش؛ همو،
طبقات الصوفيه، به كوشش پدر سن، ليدن، 1960 م؛ شعراني، عبدالوهاب بن علي، الطبقات
الكبري، قاهره، 1374 ق/ 1954 م؛ صفدي، خليل بن ايبك، الوافي بالوفيات، به كوشش
هلموت ريتر، بيروت، 1381 ق/ 1961 م؛ عطار، فريدالدين محمد، تذكرة الاولياء، به كوشش
محمد استعلامي، تهران، 1366 ش؛ قشيري، عبدالكريم، الرسالـة القشيريـة، به كوشش
معروف زريق و علي عبدالحميد بلطي جي، بيروت، 1408ق/ 1988 م؛ مناوي، عبدالرؤوف،
الكواكب الدريـة، به كوشش محمود حسن ربيع، قاهره، 1357ق/ 1938 م؛ مولوي، جلال
الدين محمد، مثنوي. به كوشش ر. ا. نيكلسون، تهران، 1363 ش؛ نيهاني، يوسف بن
اسماعيل، جامع كرامات الاولياء، به كوشش ابراهيم عطوه عوض، بيروت، 1409ق/ 1989 م؛
هجويري، علي بن عثمان، كشف المحجوب، به كوشش و. ژوكوفسكي، تهران، 1358 ش.
مينا حفيظي