اِبْراهیمِبْنِ صادِق، فقیه، ادیب، شاعر و از عالمان امامی
(1221-1284ق/1806-1867م). تبارنامۀ کامل او چنین است: ابراهیمبن صادقبن
ابراهیمبن یحیی مخزومی عاملی طیبی. خاندان او (آل یحیی و آل صادق) که عموماً
امامیاند، در جبل عامل لبنان به علم و ادب معروفند. پدرش ابراهیم و جدش یحیی هر دو
به دانش و ادب و شعر شهره بودند. ابراهیم در روستای طیبۀ جبلعامل زاده شد. مقدمات
علوم و ادبیات را در زادگاهش فرا گرفت، اما به دانشهای ادبی علاقۀ بیشتری نشان
میداد. در 1252ق/1836م به قصد فراگیری علوم اسلامی به نجف کوچ کرد و مدت 28 سال در
حوزۀ علمی نجف، چندی در درس شیخ محمدحسن نجفی صاحب جواهر (د 1266ق/1894م) و برخی از
عالمان آل کاشف الغطاء و آل قزوینی و اندکی نیز در درس شیخ مرتضی انصاری
(1214-1281ق/1799-1864م) شرکت کرد و فقه و اصول را از آنان فرا گرفت. او در شعر و
ادب شهرت یافت و در شمار نویسندگان و شاعران عراق، بهویژه نجف، درآمد. از زندگانی
دراز او در نجف، بجز مناسباتی که انگیزۀ مدح و رثا بوده، چیزی دانسته نیست. مأخذ
مهمی هم جز آنچه او خود به جای گذاشته در دست نیست. امین اشاره میکند که مجموعهای
به خط او نزد فرزندش دیده است، اما نمیداند بر سر آن مجموعه چه آمده است (5/167).
از اشعار بسیاری که امین از آن مجموعه نقل کرده است، چنین بر میآید که شعرش حائز
اهمیت است. بجز 4 چکامه که در مدح امام علی(ع) و امام حسین(ع) آمده و نیز 50 بیتی
که به شیوۀ موشّحات است، بقیّۀ اشعار او قصاید کوتاه و بلندی است که به مناسبتهای
گوناگون سروده شده و مشتمل است بر مدح بسیاری از دولتمردان عثمانی، قصیدهای بلند
در مدح سلطان عبدالمجید، حتی مدح آصفالدّوله، مدح امجد علیشاه که از هند مالی
برای تعمیر مزار مسلمبن عقیل برای شیخ محمدحسن نجفی فرستاده بود و نیز چندین مرثیه
از جمله رثای علیبن جعفر کاشفالغطاء، همچنین چندین قطعه و قصیده در تهنیت این و
آن. بخشی از عینیهای را که ابراهیم در مدح امام علی(ع) سروده است، به خط سیمین
بالای ضریح امام نوشتهاند (حرزالدین، 1/26). علاوه بر این مجموعه، محمدبن طاهر
سماوی نجفی (د 1370ق/1951م) دیوانی از اشعار او در دو بخش مخمّسها و قصاید فراهم
آورده است (آقابزرگ، الذریعه، 9(1)/15). شعر او استوار و متکلف و سراسر شامل معانی
و مضامین تقلیدی است. نمونۀ بارز تکلّف و تقلید در شعر او، قصیدهای است با قافیۀ
«خال» که به تقلید از «خالیه» بطرس کرامه سروده است. گویا وی به شیوۀ شاعران گذشته،
به امید صله مدیحه میسروده است. چون نامق پاشا والی عراق در پاسخ دومین قصیدۀ
مدیحیّۀ او به ستایش از هنر وی پرداخت، با شوخ چشمی نوشت: او میپندارد د طلب دعای
خیر مدحش گفتهام نه صله (امین، 5/177). نثر او، چنانکه از نامههای مندرج در اعیان
بر میآید، سراسر مسجّع و سخت متکلّف است. حتی امین از آن جهت این چند نوشته را یاد
کرده که نمونهای از نثر پرتکلّف آن روزگار به خواننده داده باشد (5/212). علاوه بر
این، منظومهای شامل 500‘1 بیت در فقه به او نسبت دادهاند (همو، 5/167).
ابراهیم در 1279ق/1862م، پس از اندک توقفی در دمشق و خیام، به زادگاهش جبل عامل
بازگشت و در آنجا از استقبال و تکریم علی اسعدبک و محمد اسعدبک، حاکمان عثمانی جبل
برخوردار شد و به امور دینی همت گماشت. چند سال پس از آن در طیبه درگذشت و در
همانجا به خاک سپرده شد (همو، 5/166). آقابزرگ مرگ او را در 1283ق دانسته است
(طبقات، 2(1)/17).
مآخذ: آقابزرگ، الذریعه؛ همو، طبقات اعلام الشیعه، قرن 13، مشهد، 1388ق؛ امین،
محسن، اعیان الشیعه، بیروت، 1380ق؛ حرزالدین، محمد، معارف الرّجال، به کوشش
محمدحسین حرزالدین، قم، 1405ق؛ زرکلی، خیرالدین، الاعلام، بیروت، 1389ق؛ سرکیس،
یعقوب، المباحث العراقیه، به کوشش رفائیل بطی و میربصیری، بغداد، 1374ق، 2/96؛
مدرس، محمدعلی، ریحانه الادب، تبریز، 1346ش، 4/88-90.
حسن یوسفی اشکوری