حسن اول ، از سلاطین حسنى در مغرب (حك:1290ـ 1311). كنیه وى ابوعلى و پدرش سلطانمحمدبن عبدالرحمانبن هشام بود. تاریخ تولد حسن را در فاصله سالهاى 1247 تا
1259 دانستهاند. او در جوانى به ناحیه احمر، واقع در میان مراكش و آسفى، فرستاده شد و در آنجا به فراگیرى علوم پرداخت و پس از آن براى ادامه تحصیل به جامع فاس رفت (رجوع کنید به ابنزیدان، ج 2، ص 115ـ116؛ معریش، ص 61ـ62؛ معلمة المغرب، ج 10، ص 3421).
سلطانمحمد در 1278، حسن را به همراه گروهى از نظامیان براى سركوب قبایل سركش بربر و عرب گسیل داشت و او در 1280 به سوى قبایل سُوس اَقصى رفت و توانست شورشیان را آرام كند (معلمةالمغرب، همانجا؛ ابنزیدان، ج 2، ص 117ـ118). در ذیحجه 1283 وى به سرزمین تادْلا* و حومه آن عزیمت نمود و شورشیان قبیله شاویه را مطیع ساخت. بار دیگر، در 1289 نیز این قبایل را آرام كرد. در 1290 پدرش وى را براى سركوب قبایل شورشى حاحه فرستاد و او توانست امنیت را به منطقه بازگرداند (ابنزیدان، ج 2، ص 119ـ123؛ معریش، ص 63).
در 18 رجب 1290، سلطانمحمد درگذشت و حسن به سلطنت رسید. او در 27 رجب 1290، با وجود برخى مخالفتها، از مردم بیعت گرفت (ناصرى، ج 8، ص 149؛ راجرز، ص 238ـ 239؛ حركات، ج 3، ص 256). حسن، بلافاصله پس از گرفتن بیعت از مردم، اقدام به سركوب شورشیان و مخالفان سلطنت نمود و تا زمان مرگش در 1311، براى برقرارى امنیت و آرامش در كشور مبارزه كرد تا آنجا كه گفتهاند تختش روى اسبش قرار داشت. مورخان حدود نوزده حمله و لشكركشى او را ثبت كردهاند (رجوع کنید به ابنزیدان، ج 2، ص 277ـ279؛ معلمةالمغرب، ج10، ص 3422؛ زبیب، ج 4، ص 205).
حسن اول، با حمایت برخى كشورهاى اروپایى، در امور اقتصادى و ادارى و نظامى كشور اصلاحاتى كرد كه عبارت بودند از: منع بردهدارى؛ تنظیم امور گمركى و نظام مالیاتى كشور؛ راهاندازى اداره پست؛ تأسیس كابینه حكومتى به شیوه كشورهاى غربى؛ تأسیس راهآهن؛ تقویت برج و باروها و تأسیسات مرزى؛ احداث و بازسازى دهها بندر؛ ساخت بناهاى متعدد در شهرها؛ اعزام گروههاى دانشجویى به اروپا و امریكا براى تحصیل؛ دعوت از متخصصان غربى؛ تأسیس كارخانههاى صنعتى، از قبیل شكر، پنبه و شیشهسازى؛ نوسازى ارتش؛ برقرارى نظام وظیفه اجبارى؛ تلاش براى پیریزى نیروى دریایى مدرن؛ تأسیس ضرابخانه و زرادخانه در فاس؛ و تلاش براى استخراج معادن و اصلاح امور كشاورزى (رجوع کنید به ابنزیدان، ج 2، ص 431ـ 474،490ـ501؛ عروى، ص 487ـ489؛ خدیمى، ص 57ـ 58؛ خالدبنصغیر، ص 381ـ472). او براى رفع یا حداقل محدود كردن امتیازات كشورهاى غربى در مغرب (مراكش) و بررسى موضوع تحتالحمایگى و حقوق كاپیتولاسیون، كه حاكمیت و اعتبار كشور را مخدوش كرده بود، تلاشهایى كرد، اما موفق نشد (رجوع کنید به عبدالوهاببن منصور، ص 62ـ 78؛ عافیه، ص156ـ158؛ خالدبنصغیر، ص 346ـ 357). در 1311، برخلاف توافقنامههاى منعقد شده، اسپانیاییهاى مقیمِ شهر مِلیلَه درصدد توسعه قلمرو خود برآمدند كه با مخالفت بربرهاى زِناته و منطقه ریف مواجه شدند و در نتیجه جنگ سختى میان دو طرف درگرفت كه به شكست اسپانیاییها و كشته شدن ژنرال مارگالو، حاكم ملیله، انجامید.
دولت اسپانیا هیئتى براى بررسى حادثه فرستاد و سرانجام حسن اول، با موافقت در پرداخت غرامت سنگین، به غائله خاتمه داد (حقى، ص 134؛ ابنزیدان، ج 2، ص 277، 351). در اول ذیقعده همان سال، حسن اول درصدد سركوبى قبیله آیت شَخْمان/ سخمان ــكه پیشتر پسرعمویش مولاى سرور و تعدادى از یارانش را كشته بودندــ برآمد، اما در راه بیمار شد و در وادى العبید، واقع در منطقه تادلا، در 3 ذیحجه 1311 درگذشت. جسد او را در كنار مرقد جدش، محمدبن عبداللّه، در كاخ اَگدال در رَباط دفن كردند. پس از او فرزندش، عبدالعزیز، به سلطنت رسید (ناصرى، ج 8، ص 219ـ221؛ ابنزیدان، ج 2، ص 549؛ مكنزى، ص70).
منابع : (1) ابنزیدان (عبدالرحمانبن محمد)، اتحاف اعلام الناس بجمال اخبار حاضرة مكناس، رباط 1347ـ1352؛ (2) ابراهیم حركات، المغرب عبرالتاریخ، دارالبیضاء 1420/2000؛ (3) احسان حقى، المغرب العربى، بیروت: دارالیقظة العربیة،(بیتا.)؛ (4) خالدبن صغیر، المغرب و بریطانیا العظمى فى القرن التاسع عشر: 1886-1856، رباط 1997؛ (5) علال خدیمى، المغرب فى مواجهة التحدیات الخارجیة: 1947-1851، دراسات فى تاریخ العلاقات الدولیة، دارالبیضاء 2002؛ (6) فیلیپ جورج راجرز، تاریخ العلاقات الانجلیزیة ـ المغربیة حتى عام 1900، ترجمة و دراسة و تعلیق یونان لبیب رزق، دارالبیضاء 1401/1981؛ (7) نجیب زبیب، الموسوعة العامة لتاریخ المغرب و الاندلس، بیروت 1415/1995؛ (8) عبدالقادر عافیه، المغرب و الجهادالتاریخى، حیالسلام، سلا 1999؛ (9) عبدالوهاببن منصور، مشكلة الحمایة القُنصُلیة بالمغرب من نشأتها الى مؤتمر مدرید سنة 1880، رباط 1405/1985؛ (10) محمد عربى معریش، المغرب الاقصى فى عهد السلطان الحسنالاول:1894-1873 م 1311-1290/ه، بیروت 1989؛ (11) معلمةالمغرب، سلا: مطابع سلا، 1410/ 1989ـ ، ذیل «الحسنالاول» (از ابراهیم بوطالب)؛ (12) احمدبن خالد ناصرى، كتاب الاستقصا لاخبار دولالمغرب الاقصى، چاپ احمد(بن جعفر) ناصرى، دارالبیضاء 2001؛
(13) A. Arawi, "Morocco from the beginning of the nineteenth century to 1880", in General history of Africa, VI: Africa in the nineteeth century until the 1880s, ed. J. F. Ade Ajayi, Oxford: Heinemann, 1989; (14) Donald Mackenzie, The Khalifate of the West: being a general description of Morocco, London 1987.