responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 6076

 

حزب‌اللّه (1) ، تعبیرى قرآنى در اشاره به پیروان دین حق. حزب‌اللّه، به معناى گروهِ متشكلِ منسوب به خدا، در مقابل حزب‌الشیطان، سه بار در قرآن‌كریم ذكر شده است (رجوع کنید به مائده: 56، یك‌بار؛ مجادله: 22، دو بار). حزب در لغت معانى گوناگونى دارد، از جمله یاران هم عقیده و تحت امر یك فرد، گروهى كه داراى یك هدف باشند، طایفه، وِرد و ذكر، جماعت، و مردم (خلیل‌بن احمد؛ ابن‌منظور، ذیل «حزب»). راغب اصفهانى (ذیل «حزب») «فشردگى» را نیز در معناى آن لحاظ كرده است.

حزب‌اللّه در آیه 56 سوره مائده به معانی‌اى تفسیر شده كه با معناى لغوى آن در پیوند است، از جمله لشكر خدا، اولیاى خدا، شیعه خدا و یاران خدا. به گفته اخفش (متوفى 220 یا 221)، حزب‌اللّه كسانی‌اند كه به دین خدا در آمده‌اند و از او اطاعت می‌كنند و خدا نیز یاریشان می‌كند (رجوع کنید به طبرى؛ فخررازى، ذیل آیه؛ نیز رجوع کنید به طوسى، التبیان، ذیل آیه). طباطبائى عبارت «فَانَّ حِزبَ اللّهِ هُمُ الغالِبون» را در این آیه به مثابه كُبرایى می‌داند كه در موضع نتیجه قرار گرفته است و بنابراین، معناى آیه چنین می‌شود: كسى كه ولایت خدا و رسول او و مؤمنان را بپذیرد غالب است، زیرا از حزب‌اللّه است و حزب‌اللّه هم همواره غالب است (ذیل آیه). ابن‌عباس مراد از حزب‌اللّه را در این آیه شیعیان خدا و رسول او و نیز شیعیان على معنا كرده و غالب بودن آنها را عبارت از علوّ آنها نسبت به دیگر بندگان خدا دانسته است (رجوع کنید به حسكانى، ج 1، ص 246).

در آیه 22 سوره مجادله كسانى مصداق حزب‌اللّه معرفى شده‌اند كه با دشمنان خدا و رسول او، هر چند از نزدیكانشان باشند، دوستى نمی‌ورزند. در این آیه بر این نكته تأكید شده است كه خدا ایمان را بر قلبهایشان حك كرده و با روحى از جانب خود تأییدشان نموده و جزاى آنها را بهشت قرار داده است. به گفته طباطبائى (ذیل آیه)، دلیل تكرار حزب‌اللّه، به جاى به كار بردن ضمیر، در این آیه این است كه سخن جنبه مَثَل پیدا كند. طوسى (التبیان، ذیل آیه) حزب‌اللّه را در این آیه لشكریان و اولیاى خدا دانسته و از قول زجاج آن را به معناى برگزیدگان خدا آورده است. به نوشته طباطبائى (همانجا)، تعبیر از مؤمنان به حزب‌اللّه و وصف آنها به فلاح، نوعى شرف بخشیدن به آنان از سوى خداوند است. نقطه مقابل حزب‌اللّه در قرآن‌كریم، حزب‌الشیطان است كه در آیات 14 تا 19 سوره مجادله وصفهایى درباره آنها آمده است. در این آیات حزب‌الشیطان قومی‌اند كه مغضوبین خدا را به دوستى گرفته‌اند و به دروغ بر مؤمن بودن خود سوگند یاد می‌كنند. دامنه دروغگویى آنها تا آنجاست كه حتى در قیامت هم سوگند دروغ می‌خورند و با این حال می‌پندارند كه حق با آنهاست. آنان كسانى هستند كه شیطان بر آنها غلبه كرده و خدا را از یاد آنها برده است.

در احادیث نیز حزب‌اللّه مورد اشاره و تفسیر قرار گرفته است. پیامبر اكرم حزب على را حزب خود و حزب خود را حزب‌اللّه شمرده (ابن‌بابویه، 1363ش، ج 2، ص 6) و همین تعبیر را در مورد اهل‌بیت خود نیز به كار برده است (رجوع کنید به همان، ج 1، ص 292). پیامبر اكرم در شمارش خصال على علیه‌السلام فرمود على داراى خصالى است كه اگر یكى از آنها در كسى باشد همین فضیلت براى وى كافى است؛ از جمله اینكه حزب على علیه‌السلام حزب خداست و حزب دشمنان وى حزب‌الشیطان (همو، 1362ش، ج 2، ص 496). پیامبر همچنان على علیه‌السلام را ملاك شناخت حزب‌اللّه پس از خود ذكر كرده است (همو، 1417، ص 450، 583). على علیه‌السلام نیز، پس از توصیفى مفصّل از سیماى منافقان، آنان را با استناد به قرآن، مصداق حزب‌الشیطان شمرده (رجوع کنید به نهج‌البلاغة، خطبه 194) و در مقابل، صفاتى همچون به جاآوردن واجبات و شكیبایى در این راه، شب زنده‌دارى، ساده‌زیستى، بی‌قرارى از بیم حساب‌رسى خدا، یاد مداوم خدا و آمرزش‌خواهى از گناهان را از جمله ویژگیهاى حزب‌اللّه دانسته است (همان، خطبه 45). امام حسن علیه‌السلام، پس از بیعت مردم با وى، خود را مصداق حزب‌اللّه معرفى كرد (مفید، 1403، ص 349؛ طوسى، الامالى، ص 121، 691). امام حسین علیه‌السلام نیز وقتى به درخواست معاویه لب به سخن گشود خود را مصداق‌حزب‌اللّه خواند (احمدبن على طبرسى، ج 2، ص 22). حضرت زینب علیهاالسلام، پس از واقعه كربلا در معرفى شهداى كربلا، آنان را حزب‌اللّه خواند كه به دست حزب‌الشیطان كشته شده‌اند (ابن‌طاووس، ص 108). امام صادق علیه‌السلام، در تعلیم زیارت امام حسین علیه‌السلام به مخاطب خود آموخت كه در وقت زیارت، به امام حسین گفته شود كه شما از حزب‌اللّه و حزب رسول خدا و حزب اهل‌بیت رسول خدا هستید (ابن‌ قولویه، ص 256). امام صادق علیه‌السلام خود و یاران خود را نیز حزب‌اللّه معرفى كرده است (مجلسى، ج 4، ص 25). بنابر روایتى از امام رضا علیه‌السلام در تفسیر آیه 249 سوره بقره، طالوت* به سربازانش خبر داد كه آنها به وسیله نهر آب امتحان خواهند شد و هر كس بیش از یك كف دست از آب آن نهر بنوشد از حزب‌اللّه نیست (قمى، ج 1، ص 82ـ83).

از دیگر مصادیق حزب‌اللّه كه در احادیث آمده اویسِ قرنى* است (رجوع کنید به مفید، 1413، ج 1، ص 316). همچنین از قول پیامبراكرم نقل شده است كه هر كس سوره مجادله را بخواند در روز قیامت از زمره حزب‌اللّه به شمار خواهد آمد (فضل‌بن حسن طبرسى، ج 9، ص 369).


منابع :
(1) علاوه بر قرآن؛
(2) ابن‌بابویه، الامالى، قم 1417؛
(3) همو، عیون اخبارالرضا، چاپ مهدى لاجوردى، قم 1363ش؛
(4) همو، كتاب الخصال، چاپ علی‌اكبر غفارى، قم 1362ش؛
(5) ابن‌طاووس، مقتل الحسین علیه‌السلام، المسمى باللهوف فى قتلى باالطفوف، قم ( 1417)؛
(6) ابن ‌قولویه، كامل الزیارات، چاپ جواد قیومى، قم 1417؛
(7) ابن‌منظور؛
(8) عبیداللّه‌بن عبداللّه حسكانى، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، چاپ محمدباقر محمودى، تهران 1411/1990؛
(9) خلیل‌بن احمد، كتاب‌العین، چاپ مهدى مخزومى و ابراهیم سامرائى، قم 1405؛
(10) حسین‌بن محمد راغب اصفهانى، المفردات فى غریب القرآن، چاپ محمد سیدكیلانى، بیروت (بی‌تا.)؛
(11) طباطبائى؛
(12) احمدبن على طبرسى، الاحتجاج، چاپ محمدباقر خرسان، نجف 1386/1966، چاپ افست قم (بی‌تا.)؛
(13) فضل‌بن حسن طبرسى؛
(14) طبرى، جامع؛
(15) محمدبن حسن طوسى، الامالى، قم 1414؛
(16) همو، التبیان فى تفسیر القرآن، چاپ احمد حبیب قصیر عاملى، بیروت (بی‌تا.)؛
(17) علی‌بن ابی‌طالب (ع)، امام اول، نهج‌البلاغة، چاپ صبحى صالح، بیروت [? 1387[، چاپ افست قم (بی‌تا.)؛
(18) محمدبن عمر فخررازى، التفسیر الكبیر، او، مفاتیح الغیب، بیروت 1421/2000؛
(19) علی‌بن ابراهیم قمى، تفسیر القمى، چاپ طیب موسوى جزائرى، قم 1404؛
(20) مجلسى؛
(21) محمدبن محمد مفید، الارشاد فى معرفة حجج‌اللّه علی‌العباد، قم 1413؛
(22) همو، كتاب الامالى، چاپ حسین استاد ولى و علی‌اكبر غفارى، قم 1403.

/ مقداد ابراهیمی‌كوشالى /



حزب‌اللّه (2)، از تأثیرگذارترین تشكلهاى شیعى لبنان. جنبشهاى اسلام‌گراى شیعى در لبنان، نخست تحت‌تأثیر حوزه علمیه نجف و قم و نیز متأثر از انقلاب اسلامى ایران پدید آمدند. مهم‌ترین این جنبشها، جنبش محرومین (حركة المحرومین) و جنبش گروههاى مقاومت اسلامى (افواج المقاومةالاسلامیة)، مشهور به اَمَل*، بودند كه امام موسى صدر* آنها را تأسیس كرد (موسوعة حزب‌اللّه، ج 1، ص 17ـ20، 25؛
قاسم، ص 17ـ 19). با ناپدید شدن امام موسى صدر در سفر به لیبى در 1357ش/ 1978، جنبش امل دچار ضعف و چنددستگى شد و این امر در 1361ش/ 1982 به اوج رسید. با یورش اسرائیل به جنوب لبنان و اشغال آن در این سال، هیئتى به نام هیئت نجات (هیئة الإنقاذ) ــ با حضور نبیه‌بِرّى (رهبر جنبش امل در آن زمان)، الیاس سركیس (رئیس‌جمهورى وقت لبنان)، بَشیر جُمَیل*، و ولید جُنبَلاط ــ تشكیل گردید. بخشى از نیروهاى جنبش امل با این اقدام نبیه‌برّى مخالفت كردند. سیدحسین موسوى از امل جدا شد و جنبش اسلامى امل (حركة امل‌الاسلامیة) را تأسیس كرد (بِلقَزیز، ص 34؛
قاسم، ص 26؛
الاحزاب و الحركات و الجماعات الاسلامیة، ج 2، ص 467ـ468).

هنگامى كه ارتش اسرائیل بیروت و جنوب لبنان را اشغال كرد، فقط دو منطقه شمال و بِقاع* خارج از منطقه اشغالى قرار گرفت؛
بنابراین، گروههاى شیعه در شهر بَعْلَبَك*، مركز منطقه بقاع، مستقر گردیدند. این گروههاى كوچك و متفرق در دو موضوع اتفاق‌نظر داشتند: اعتقاد به ولایت فقیه و پیروى از امام خمینى، و مقابله با اسرائیل. این عوامل باعث شد تا این نیروها در تشكیلاتى واحد و جدید ادغام شوند. پس از مذاكرات اولیه، كمیته‌اى نه نفره تشكیل شد، مشتمل بر سه نفر از علماى شیعه بقاع، سه نفر از جنبش اسلامى امل و سه نفر از حزب‌الدعوة لبنان (اسداللهى، 1379ش، ص 59، 67ـ68؛
امین مصطفى، ص 433). وظیفه كمیته نُه نفره، پایه‌ریزى تشكیلات سیاسى جدید براى شیعیان لبنان بود. بنابراین، این كمیته شورایى پنج نفره از میان خود انتخاب كرد كه شوراى لبنان نامیده شد. نخستین جلسه این شورا در زمستان 1361ش/1983 برگزار گردید (حسن فضل‌اللّه، ص 33). شوراى لبنان روش رهبرى دسته‌جمعى را برگزید و هیچ فردى را به رهبرى یا دبیر كلى انتخاب نكرد. همچنین اسم اعضاى این شورا، به دلایل امنیتى، محرمانه ماند، ولى نقش سیدعباس موسوى در این شورا انكارناپذیر بود (امین مصطفى، ص 435ـ436). هم‌زمان با گسترش عملیات مقاومت شوراى لبنان برضد اشغالگران اسرائیلى، شعارهایى حاوى عبارت «حزب‌اللّه» در لبنان ظهور یافت. اما این عبارت نه به صورت نام رسمى یك گروه سیاسى بلكه به معناى عام آن به كار می‌رفت، تا اینكه شوراى لبنان در اردیبهشت 1363/ مه 1984 نام «حزب‌اللّه ـ انقلاب اسلامى در لبنان» (حزب‌اللّه ـ الثورة الاسلامیة فى لبنان) را براى خود برگزید و دفتر سیاسى حزب را راه‌انداخت و هفته‌نامه العهد را منتشر كرد. تعداد اعضاى شورا نیز به هفت نفر افزایش یافت (حسن فضل‌اللّه، ص 35). سرانجام مقاومت اسلامى برضد نیروهاى اشغالگر، كه حزب‌اللّه رهبرى آن را برعهده داشت، به ثمر نشست و دولت اسرائیل در 24 دى 1363/ 14 ژانویه 1985 تصمیم گرفت در سه مرحله از لبنان عقب‌نشینى نماید. هم‌زمان با آغاز عقب‌نشینى اسرائیل از شهر صیدا، حزب‌اللّه در 27 بهمن 1363/ 16 فوریه 1985، با صدور بیانیه‌اى، اعلام موجودیت كرد. از این تاریخ حزب‌اللّه از مقاومت مخفیانه به فعالیتهاى سیاسى علنى، كه مقاومت را در اولویت می‌دانست، روى آورد (موسوعة حزب‌اللّه، ج 2، ص 147؛
قاسم، ص 145).

این بیانیه، كه در كتابچه‌اى 48 صفحه‌اى منتشر شده بود، ضمن بیان هویت حزب‌اللّه، دیدگاههاى آنان را درباره مسائل داخلى، منطقه‌اى و جهانى روشن می‌كرد و درواقع مرامنامه سیاسى حزب‌اللّه به‌شمار می‌آمد (اسداللهى، 1379ش، ص 101؛
ابوالنصر، ص 71ـ73). در این مرامنامه اعضاى حزب‌اللّه هویت و ماهیت خود را این‌گونه شناسانده‌اند كه ما فرزندان امت حزب‌اللّه خود را بخشى از امت اسلامى در جهان می‌دانیم و همگى به طور یكسان با گستاخانه‌ترین هجوم استكبارى شرق و غرب مواجهیم. ما فرزندان امت حزب‌اللهى هستیم كه خداوند به پیش‌گامان آن در ایران یارى رسانده است تا بار دیگر هسته نخستین دولت مركزى اسلامى را در جهان به وجود آورند. تعهد خود را نسبت به دستورهاى رهبرىِ یگانه و حكیمانه و عادلانه ولىِّ فقیهِ جامع‌الشرایط، كه در حال حاضر در شخص امام آیت‌اللّه العظمى روح‌اللّه موسوى خمینى تجسم یافته است، اعلام می‌داریم. بر این اساس، ما یك سازمان حزبى بسته یا یك چهارچوب تنگ سیاسى در لبنان نیستیم. ما خود را جمعیتى می‌دانیم كه با مسلمانان سراسر جهان ارتباط عقیدتى و سیاسى استوار در چهارچوب اسلام دارد (حسن فضل‌اللّه، ص 187ـ 188). همچنین در این مرامنامه چهار هدف براى حزب‌اللّه تعیین شده است: اخراج اسرائیل از لبنان به عنوان سرآغاز نابودى نهایى این رژیم و آزادى قدس شریف؛
اخراج امریكا، فرانسه و هم‌پیمانان آنان از لبنان و پایان دادن به نفوذ كشورهاى استعمارگر در لبنان؛
محاكمه عادلانه اعضاى حزب كتائب (فالانژها) براى جرائمى كه با تحریك امریكا و اسرائیل در حق مسلمانان و مسیحیان مرتكب شده‌اند؛
و اعطاى حق تعیین سرنوشت به ملت لبنان تا با آزادى كامل نظام حكومتى دلخواه خود را برگزینند (ابوالنصر، ص 74). همچنین این مرامنامه برخى حكومتهاى عربى را نظامهاى ورشكسته‌اى معرفى می‌كند كه براى صلح با صهیونیستها شتاب دارند و از تأمین خواستها و آرزوهاى امت، عاجز و درمانده‌اند و هرگز قدرت اندیشیدن به مقابله با رژیم اشغالگر فلسطین را ندارند (همان، ص 202ـ203). این حزب در مرامنامه خود نظام حكومتى مطلوب خود را نظامى اسلامى می‌داند كه براساس انتخاب آزاد و مستقیم از طرف مردم ایجاد شود و با تحمیل این نظام بر مردم مخالف است (همان، ص 196). درعین حال، حزب‌اللّه از شركت در انتخابات پارلمانى و حضور در مجلس و هیئت دولت، احتراز نكرده است (الاحزاب و الحركات و الجماعات الاسلامیة، ج 2، ص 508ـ 509). به‌طور كلى حزب‌اللّه بر پایه سه اصل عمده شكل گرفته است: ایمان به اسلام، جهاد در راه خدا، و اعتقاد به ولایت فقیه (قاسم، ص 27ـ28، 46، 70).

ساختار تشكیلاتى حزب‌اللّه از آغاز تأسیس تاكنون تغییرات فراوانى كرده است. حزب‌اللّه در آغاز به شكل شورایى اداره می‌شد و رهبر یا دبیر كل نداشت. امروزه اعضاى شورا هفت نفرند كه براى سه سال انتخاب می‌شوند. دبیر كل نیز، بدون محدودیت، می‌تواند براى دوره‌هاى پیاپى انتخاب شود. اولین كنگره حزب‌اللّه در 1368ش/ نوامبر 1989 برپا گردید و براى نخستین بار، نُه عضوِ شوراى مركزى حزب، از طریق انتخابات عمومى در درون كادرهاى حزبى، برگزیده شدند. این اعضا عبارت بودند از: شیخ‌صبحى طفیلى، سیدعباس موسوى، سیدحسن نصراللّه، شیخ‌حسین كورانى، شیخ‌نعیم قاسم، شیخ‌محمد یزیك، محمد رعد، محمد فنیش و محمد یاغى. این شورا شیخ‌صبحى طفیلى را به دبیر كلى انتخاب نمود. شیخ‌نعیم قاسم به قائم‌مقامى دبیركل و سیدحسن نصراللّه نیز به ریاست كمیته اجرایى برگزیده شدند (اسداللهى، 1379ش، ص 124؛
موسوعة حزب‌اللّه، ج 1، ص 107ـ108). تشكیلات حزب‌اللّه پنج كمیته دارد: جهادى، سیاسى، اجرایى، امور مجلس، و قضایى. ریاست این كمیته‌ها برعهده اعضاى شوراى مركزى حزب‌اللّه است. كمیته سیاسى، تحلیلها و بررسیهاى سیاسى و مدیریت روابط سیاسى داخلى و خارجى حزب را برعهده دارد. وظیفه كمیته جهادى، آماده‌سازى، آموزش و تجهیز نیروهاى مسلح حزب‌اللّه براى مقابله با اشغالگران است. نمایندگان حزب‌اللّه در مجلس لبنان، در كمیته امور مجلس عضویت دارند. این كمیته به بررسى لوایح و قوانین مطرح شده در مجلس لبنان می‌پردازد و همچنین به مشكلات مردم و چگونگى ارتباط آنان با مسئولان دولتى براى رفع این مشكلات، رسیدگى می‌كند. كمیته اجرایى رسیدگى به امور اجرایى مؤسساتِ وابسته به حزب را برعهده دارد. كمیته قضایى نیز به حل و فصل منازعات و اختلافات می‌پردازد. شوراى مركزى در رأس هرم حزب قرار دارد و سیاستهاى كلى و اهداف حزب را تدوین می‌كند و درباره مسائل سیاسى تصمیم می‌گیرد. دبیر كل مسئولیت اداره، نظارت، هماهنگى بین رؤساى كمیته‌ها و اعضاى شوراى مركزى و بیان مواضع حزب را برعهده دارد (موسوعة حزب‌اللّه، ج 1، ص 108ـ 109). شاخه نظامى حزب‌اللّه، به نام جنبش مقاومت اسلامى (حركة المقاومة الاسلامیة)، در 1364ش/ 1985 تأسیس شد (الاحزاب و الحركات و الجماعات الاسلامیة، ج 2، ص 501).

حزب‌اللّه پس از انتشار مرامنامه خود، از حالت صرفاً امنیتى و كاملاً محرمانه خارج شد و حالت نیمه‌محرمانه پیدا كرد و برخى شخصیتهاى آن شناخته شدند. این امر باعث شد كه حزب‌اللّه هدف حملات تروریستى قرار بگیرد. در 17 اسفند 1363/ 8 مارس 1985 به سیدمحمدحسین فضل‌اللّه، از رهبران دینى لبنان و حامى حزب‌اللّه، به تصور آنكه وى رهبر حزب‌اللّه است، سوءقصد شد، اما وى جان سالم به در برد (قاسم، ص 146ـ 148؛
اسداللهى، 1379ش، ص 102ـ103).

پس از عقب‌نشینى اسرائیل، میان حزب‌اللّه و امل بر سر اداره مناطق جنوبى، منازعاتى در گرفت و در 1367ش/ 1988 به اوج خود رسید (امین مصطفى، ص 437ـ438؛
موسوعة حزب‌اللّه، ج 3، ص 18ـ19؛
عزى، ص 55ـ56؛
شراره، ص 346ـ347، 366). در 1369ش/ 1990 نیز درگیریهایى روى داد اما سرانجام، با میانجیگرى جمهورى اسلامى ایران و سوریه، این دو در 18 آبان 1369/ 9 نوامبر 1990 توافقنامه صلح امضا كردند (قاسم، ص 151).

با پایان یافتن دوره ریاست جمهورى امین جمیل در 1367ش/1988، مجلس لبنان به‌دلیل اختلاف‌نظر نتوانست جانشینى براى وى انتخاب كند؛
بنابراین، بحران سیاسى لبنان را فراگرفت. با میانجیگرى عربستان سعودى و مغرب و الجزایر، نمایندگان مجلس لبنان در 7 مهر 1368/ 29 سپتامبر 1989 در شهر طائف عربستان گردهم آمدند و سَندِ وِفاق ملى لبنان را، كه به پیمان طائف مشهور شد، امضا نمودند (همان، ص 152ـ 153؛
عبد، ص 205، 217، 224). پیمان طائف براى حزب‌اللّه قانع‌كننده نبود، ولى تنها به اعلام رضایت‌بخش نبودن این پیمان اكتفا كرد. حزب‌اللّه خواهان پیمانى بود كه طایفه‌گرى سیاسى را در لبنان از بین ببرد، ولى پیمان طائف این امر را كاملاً محقق نمی‌ساخت (قاسم، ص 154). در 8 فروردین 1370/ 28 مارس 1991، با هدف اجراى پیمان طائف، دولت لبنان طرح انحلال تمام گروههاى شبه‌نظامى لبنانى و غیرلبنانى را تصویب كرد. اما حزب‌اللّه، به عنوان نیروى مقاومت مشروع، به رسمیت شناخته شد (اسداللهى، 1379ش، ص 127، 243). در بهار 1370ش/ 1991، كنگره دوم حزب‌اللّه تشكیل گردید. از تصمیمات مهم این كنگره، مشاركت در انتخابات مجلس، بركنارى شیخ‌صبحى طفیلى از دبیركلى حزب و انتخاب سیدعباس موسوى* به جانشینى وى بود (همان، ص 128ـ129؛
عزى، ص 33؛
امیر الذاكرة، ص 42؛
درباره علت بركنارى طفیلى رجوع کنید به امین مصطفى، ص 439ـ440). در 27 بهمن 1370/ 16 فوریه 1992، خودرو حامل سیدعباس موسوى، دبیر كل حزب‌اللّه، هدف بمباران هواپیماهاى اسرائیلى قرار گرفت كه درنتیجه آن وى به همراه همسر و فرزند خردسالش به شهادت رسید. روز بعد، شوراى مركزى حزب‌اللّه، سیدحسن نصراللّه را به جانشینى موسوى برگزید (محمد مورو، ص 69؛
امیرالذاكرة، ص 61ـ65؛
موسوعة حزب‌اللّه، ج 3، ص 26). حزب‌اللّه براى نخستین بار در 1371ش/ 1992 در انتخابات مجلس لبنان ــكه پس از بیست سال وقفه، برگزار می‌شدــ شركت نمود و توانست دوازده كرسى از 128 كرسى مجلس لبنان را به دست آورد و فراكسیون «وفادارى به مقاومت» (الوفاء للمقاومة) را در مجلس تشكیل دهد (قاسم، ص 277، 284ـ 285 و پانویس 1؛
عزى، ص 75ـ76). در واكنش به عملیات نظامى پراكنده حزب‌اللّه، نظامیان صهیونیستى در 3 مرداد 1372/ 25 ژوئیه 1993، در عملیاتى به نام «تسویه حساب»، به مواضع حزب‌اللّه در جنوب لبنان یورش بردند. حزب‌اللّه نیز شهركهاى شمال اسرائیل را مورد هدف قرار داد. این بحران سرانجام با میانجیگرى امریكا و سوریه و با امضاى تفاهم‌نامه ژوئیه پایان یافت كه بر مبناى آن حملات اسرائیل به جنوب لبنان متوقف می‌شد و در مقابل، حزب‌اللّه نیز به حملات موشكى خود پایان می‌داد (موسوعة حزب‌اللّه، ج 3، ص 27ـ29؛
قبیسى، ج 1، ص 191). در 22 فروردین 1375/ 11 آوریل 1996، ارتش رژیم صهیونیستى با نقض تعهدات خود، عملیات گسترده نظامى «خوشه‌هاى خشم» را آغاز كرد. در این عملیات كه شانزده روز به طول انجامید، اسرائیل مناطق زیادى را در جنوب، بقاع و بیروت بمباران كرد و حزب‌اللّه نیز در پاسخ بار دیگر شمال اسرائیل را موشك‌باران نمود. با تلاشهاى دیپلماتیك جمهورى اسلامى، سوریه و فرانسه و میانجیگرى امریكا، حزب‌اللّه و اسرائیل تفاهم‌نامه آوریل را به امضا رساندند و به برقرارى آتش‌بس متعهد شدند (موسوعة حزب‌اللّه، ج 3، ص 33ـ 37؛
قبیسى، ج 2، ص 192ـ193؛
طارق عزب، ص 6). با وساطتهاى سوریه، حزب‌اللّه به صورت ائتلاف با جنبش امل در انتخابات مجلس 1375ش/ 1996 شركت نمود، اما در این انتخابات سه كرسى از دوازده كرسى قبلى خود را از دست داد (قاسم، ص 286 و پانویس 1؛
اسداللهى، 1379ش، ص 143ـ 144). در 21 شهریور 1376/ 12 سپتامبر 1997، سیدهادى نصراللّه، فرزند سیدحسن نصراللّه، در عملیات نظامى برضد مواضع اسرائیل در جنوب لبنان به شهادت رسید كه بر محبوبیت حزب‌اللّه افزود (رفعت سیداحمد، 2006، ص 169ـ170). حزب‌اللّه در انتخابات مجلس لبنان در 1379ش/2000 نیز شركت نمود و توانست دوازده كرسى را به خود اختصاص دهد (قاسم، ص 286 و پانویس 2).

باتوجه به ناكامیهاى پى در پى ارتش اسرائیل در برابر مقاومت اسلامى، بنیامین نتنیاهو (نخست‌وزیر اسرائیل) در تابستان 1367ش/1988 اعلام كرد كه رژیم صهیونیستى قطعنامه 425 را پذیرفته است. این قطعنامه، كه در 1357ش/ 1978 صادر شده بود، بر خروج بی‌قید و شرط ارتش اسرائیل از لبنان تأكید می‌كرد (امین مصطفى، ص 561ـ562؛
اسداللهى، 1379ش، ص 166ـ167). سرانجام نیروهاى اسرائیلى در 4 خرداد 1379/ 24 مه 2000 از جنوب لبنان، به جز مزارع شَبْعا، عقب‌نشینى كردند. این رویداد، پیروزى بزرگى براى حزب‌اللّه به‌شمار می‌آمد و بر محبوبیت آن افزود (موسوعة حزب‌اللّه، ج 3، ص50ـ51؛
عتریسى، ص 115). نیروهاى حزب‌اللّه در مهر 1379/ اكتبر 2000، سه سرباز و یك افسر اسرائیلى را به اسارت گرفتند و، با میانجیگرى آلمان، در قبال آزادى این اسیران، چهارصد اسیر فلسطینى و 23 اسیر لبنانى و پنج اسیر سورى و هشت اسیر از دیگر ملیتها و پیكر 59 شهید را از اسرائیلیها تحویل گرفتند (موسوعة حزب‌اللّه، ج 3، ص 66، 68ـ69، 72ـ74؛
محمد مورو، ص 131ـ132).

از 12 شهریور 1383/ 2 سپتامبر 2004، با صدور قطعنامه 1559 سازمان ملل ــكه همه نیروهاى خارجى حاضر در لبنان را به خروج از این كشور دعوت می‌نمود و همچنین خواستار انحلال همه گروههاى نظامى وابسته به احزاب لبنانى و غیرلبنانى و خلع سلاح آنها بودــ تلاش شد تا سوریه و حزب‌اللّه از صحنه نظامى لبنان حذف شوند. حزب‌اللّه در مقابل این قطعنامه از خود دفاع نمود و خود را نیروى مقاومت مشروع خواند و خلع سلاح را نپذیرفت (بلقزیز، ص 62ـ63؛
عتریسى، ص 89). در 26 بهمن 1383/ 14 فوریه 2005 رفیق حریرى، نخست‌وزیر پیشین لبنان، در بیروت ترور شد و بر اثر آن، اوضاع سیاسى لبنان وارد بحران جدیدى گردید. بسیارى از احزاب و شخصیتهاى لبنانى، سوریه را به ترور حریرى متهم نمودند، اما حزب‌اللّه، با محكوم نمودن این ترور، منكر دخالت سوریه در این حادثه شد. حزب‌اللّه و دیگر نیروهاى حامى مقاومت و سوریه، در 18 اسفند 1383/ 8 مارس 2005 راه‌پیمایى گسترده‌اى نمودند و در مقابل، مخالفان سوریه نیز در 24 اسفند 1383/ 14 مارس 2005 راه‌پیمایى اعتراض‌آمیز كردند. از آن زمان جناح 8 مارس به رهبرى حزب‌اللّه، جناح 14 مارس با حضور جریان المستقبل به رهبرى سعد حریرى، حزب سوسیالیست پیشرو (حزب‌التقدمى الاشتراكى) به رهبرى ولید جنبلاط، حزب جریان ملى آزاد (التیار الوطنى الحر) به رهبرى میشل‌عون، و گروههاى دیگر در صحنه سیاسى لبنان ظاهر شدند (موسوعة نصراللّه، ج 2، ص 7ـ8؛
عتریسى، ص 89ـ 91). طَرّاد حماده در 31 فروردین 1384/ 19 آوریل 2005 در كابینه محمدنجیب میقاتى براى اولین بار و به‌طور غیررسمى از سوى حزب‌اللّه به عنوان وزیر معرفى شد. باتوجه به دولت كوچك میقاتى كه تنها چهارده وزیر داشت، وى وزارتخانه‌هاى كار و كشاورزى را برعهده گرفت (الجمهوریة اللبنانیة. رئاسة مجلس الوزراء، 2008؛
میقاتى، 1426). در انتخابات مجلس، كه از 8 خرداد تا 29 خرداد 1384/ 29 مه تا 19 ژوئن 2005 برگزار شد، حزب‌اللّه و جنبش امل در ائتلافى موفق شدند كه 35 كرسى از مجموع 128 كرسى مجلس لبنان را كسب نمایند («ابرز الاحداث فى لبنان منذ اغتیال رفیق الحریرى»، 2008؛
خبرگزارى مهر، 31 خرداد 1384). در دولت جدید لبنان ــكه فؤاد سِنیوره آن را در 28 تیر 1384/ 19 ژوئیه 2005 تشكیل دادــ دو وزیر وابسته به حزب‌اللّه به نامهاى محمد فنیش (وزیر نیرو) و طرّاد حماده (وزیر كار) حضور یافتند («ابرز الاحداث فى لبنان...»، 2008؛
خبرگزارى مهر، 29 تیر 1384؛
خبرگزارى فارس، 23 آبان 1385). سیدحسن نصراللّه در 17 بهمن 1384/ 6 فوریه 2006 با میشل عون (رهبر جریان ملى آزاد كه، به سبب اختلافات، از گروه 14 مارس جدا شده بود) دیدار نمود و دو طرف، تفاهم‌نامه همكارى به امضا رساندند (موسوعة نصراللّه، ج 2، ص 16؛
بلقزیز، ص 63 و پانویس). در 21 تیر 1385/ 12 ژوئیه 2006 رزمندگان حزب‌اللّه در عملیاتى به نام «الوعد الصادق» دو سرباز اسرائیلى را به اسارت گرفتند و هشت تن دیگر را به قتل رساندند. نیروهاى اسرائیلى در واكنش به این اقدام حزب‌اللّه، مناطقى از لبنان را بمباران نمودند. این امر باعث آغاز جنگ سی‌وسه روزه شد (احمد جابر، ص 145؛
رفعت سیداحمد، 2007، ص 87ـ88). رزمندگان حزب‌اللّه به مقابله با سربازان اسرائیلى پرداختند و شمال اسرائیل را هدف حملات موشكى خود قرار دادند. در این حملات 430 نظامى اسرائیلى به هلاكت رسیدند و 130 تانك آنان نیز منهدم شد (صلاح‌الدین سلیم، ص 29؛
موسوعة نصراللّه، ج 2، ص 314؛
رفعت سیداحمد، 2007، ص 171). حزب‌اللّه در این جنگ ــكه در آن در حدود 1100 شهروند غیرنظامى لبنانى به شهادت رسیدندــ به پیروزى نظامى و سیاسى بزرگى دست یافت و با قطعنامه 1701 سازمان ملل، مبنى بر توقف عملیات جنگى، در 23 مرداد/ 14 اوت، این جنگ به پایان رسید (احمد جابر، ص 201ـ204، 206؛
رفعت سیداحمد، 2007، ص 136ـ141).

پس از جنگ، اختلاف گروههاى 8 مارس و 14 مارس افزایش یافت. در 9 آبان 1385/ 31 اكتبر 2006 سیدحسن نصراللّه گفت كه باید حكومت وحدت ملى تشكیل شود، در غیر این صورت با تظاهرات خیابانى، حكومت سنیوره را ساقط خواهد كرد. به پیشنهاد نبیه‌برّى (رئیس مجلس لبنان)، طرفهاى منازعه گفتگو كردند، اما به توافق نرسیدند («تداعیات و مخاطر»، 2008). در واكنش به این رویداد، دو وزیر وابسته به حزب‌اللّه و سه وزیر متعلق به جنبش امل در 20 آبان 1385/ 11 نوامبر 2006 از دولت سنیوره استعفا كردند. علاوه بر این، حزب‌اللّه در آذر ـ دى 1385/ دسامبر 2006 در تظاهرات گسترده‌اى خواستار استعفاى سنیوره شد («ابرزالاحداث فى لبنان...»، 2008؛
خبرگزارى فارس، 23 آبان 1385). در 23 بهمن 1386/ 12 فوریه 2008، عماد مُغنیه (یكى از رهبران ارشد نظامى حزب‌اللّه) در انفجار خودرو حامل وى، در دمشق به شهادت رسید. حزب‌اللّه اعلام كرد كه صهیونیستها، به انتقام شكستشان در جنگ سی‌وسه روزه، وى را ترور كرده‌اند (خبرگزارى مهر، 24 بهمن 1386). با پایان یافتن دوره ریاست جمهورى امیل لَحود، نیروهاى 8 مارس و 14 مارس بر سر یافتن جانشینى براى وى به نتیجه نرسیدند و این امر اوضاع لبنان را بحرانی‌تر نمود. دولت سنیوره در 16 اردیبهشت 1387/ 5 مه 2008 شبكه مخابراتى مستقل حزب‌اللّه را غیرقانونى اعلام كرد. این امر باعث درگیرى مسلحانه میان هواداران حزب‌اللّه و جنبش امل با نیروهاى 14 مارس در 18 اردیبهشت 1387/ 7 مه 2008 گردید («تداعیات و مخاطر»، 2008؛
«ابرز الاحداث فى لبنان...»، 2008؛
خبرگزارى مهر، 18 و 19 اردیبهشت 1387). با تلاشها و میانجیگریهاى امیرقطر، رهبران گروههاى عمده لبنانى، از جمله حزب‌اللّه، براى حل اختلافات خود از 28 اردیبهشت 1387/ 17 مه 2008 در دوحه قطر گردهم آمدند و در اول خرداد 1387/ 21 مه 2008 توافقنامه دوحه را امضا نمودند. برطبق این توافقنامه، میشل سلیمان به ریاست‌جمهورى لبنان انتخاب گردید و حزب‌اللّه و دیگر گروههاى 8 مارس، صاحب یازده كرسى در مجلس لبنان شدند (خبرگزارى مهر، 1 خرداد 1387). در 11 مرداد 1387/ اول ژوئیه 2008 حزب‌اللّه و اسرائیل با وساطت سازمان ملل توافقنامه تبادل اسرا را امضا كردند، كه براساس آن حزب‌اللّه در مقابل بازپس گرفتن پنج تن از اسراى لبنانى از جمله سمیر قنطار، با سابقه‌ترین اسیر لبنانى، و پیكر 199 تن از شهداى عرب از ملیتهاى مختلف، متعهد شد كه پیكر دو سرباز اسرائیلى را، كه از 1385ش/ 2006 در اختیار داشت، به اسرائیل تحویل دهد. این تبادل در 26 تیر 1387/ 16 ژوئیه 2008 صورت گرفت («الحكومة الاسرائیلیة تقر صفقة الاَسْرى مع حزب‌اللّه»، 2009؛
القنطار و رفاقه الاربعة المحررون یصلون الاراضى اللبنانیة»، 2009).

درباره مناسبات حزب‌اللّه و جمهورى اسلامى ایران گفتنى است كه جمهورى اسلامى ایران نقش عمده‌اى در حمایت از تأسیس و رشد حزب‌اللّه داشته است. اما رهبران و اعضاى حزب‌اللّه در مقابل اتهام «ایرانى بودن حزب‌اللّه»، كه درباره این حزب مطرح می‌شده است، واكنش نشان داده و برآن‌اند كه با ایثارگریها و جان‌فشانیهایى كه این حزب براى كشور و ملت لبنان انجام داده است، نباید چنین اتهامى به آن وارد شود. علاوه بر این، حزب‌اللّه را حزبى لبنانى می‌دانند كه مناسبات خوبى با ایران دارد، اما این امر به آن معنا نیست كه به صورت حزبى ایرانى درآمده‌اند (در این باره رجوع کنید به قاسم، ص350ـ352؛
عزى، ص 64؛
طارق عزب، ص 11ـ12؛
اسداللهى، 1382ش، ص 224ـ225).

سوریه نیز با حزب‌اللّه مناسبات خوبى دارد. تأكید حافظ اسد*، رئیس‌جمهورى پیشین سوریه، بر مقاومت مسلحانه بر ضد اسرائیل، باعث نزدیكى سوریه و حزب‌اللّه شد. مخالفت سوریه با بستن پیمان صلح با اسرائیل، تیرگى مناسبات سوریه با برخى كشورهاى عربى و دوستى با ایران، و تلاش براى یافتن متحدى راهبردى در امور داخلى لبنان، باعث شد كه حزب‌اللّه و سوریه به صورت متحد درآیند. این مناسبات دوستانه در زمان ریاست جمهورى بشار اسد نیز ادامه یافت (حسن فضل‌اللّه، ص 146ـ148؛
موسوعة حزب‌اللّه، ج 4، ص 123ـ125؛
الاحزاب و الحركات و الجماعات الاسلامیة، ج 2، ص 498). مناسبات حزب‌اللّه با دیگر كشورهاى عربى گسترش چندانى نداشته است، زیرا رویكردها و موضع‌گیریهاى این حكومتها با مشى حزب‌اللّه تفاوت اساسى دارد. بارزترین این تفاوتها در تقابل با اسرائیل است (قاسم، ص 363). البته دعوت حزب‌اللّه از ملتهاى عرب براى سرنگون ساختن دولتهاى خود، و «مرتجع و آلت دست امریكا» خواندن این دولتها، كه در دهه 1360ش/ 1980 صورت گرفت، اكنون تكرار نمی‌شود و حزب‌اللّه كوشیده است در رابطه خود با این كشورها عمل‌گرایانه رفتار نماید (رجوع کنید به اسداللهى، 1382ش، ص 244ـ245).

مناسبات حزب‌اللّه با امریكا همیشه تیره بوده است. حزب‌اللّه سیاستهاى امریكا را در منطقه در جهت حفظ منافع اسرائیل می‌داند كه هیچ تغییرى در آن ایجاد نمی‌گردد. در مقابل، امریكا فعالیتهاى حزب‌اللّه را تروریستى می‌شمارد و در بسیارى از موارد كوشیده است افكار عمومى را در لبنان بر ضد حزب‌اللّه بسیج نماید (ابوالنصر، ص 192ـ196؛
قاسم، ص 366ـ369). حزب‌اللّه در مرامنامه خود، افزون بر امریكا، از كشورهاى غربى و به‌ویژه فرانسه به عنوان دشمنان اصلى خود یاد كرده، اما به دلیل عدم مشاهده سیاستهاى آشكار دشمنانه از سوى كشورهاى اروپایى و همچنین به سبب تمایل دو طرف به گفتگو و مذاكره، مناسبات حزب‌اللّه و كشورهاى اروپایى، پس از تجاوز اسرائیل در 1375ش/ 1996، بهبود چشمگیرى یافت. البته این مناسبات از یك كشور اروپایى تا كشور دیگر فرق می‌كند. به باور رهبران حزب‌اللّه، مناسبات با كشورهاى غربى از یكه‌تازى و خود رأیى امریكا در مورد مسائل منطقه می‌كاهد و نقش برجسته‌اى به این كشورها می‌بخشد (قاسم، ص 372ـ 373).

علاوه بر مبارزه با اشغالگران اسرائیلى و شركت در امور سیاسى لبنان، حزب‌اللّه در عرضه خدمات اجتماعى و فرهنگى و اقتصادى نیز بسیار فعال بوده است. حزب‌اللّه به‌تدریج از 1363ش/1984 به بعد شروع به گسترش مراكز خدماتى نمود و مدرسه، بیمارستان و تعاونیهاى مصرف بسیارى در مناطق گوناگون لبنان، و عمدتآ در مناطق شیعه‌نشین، افتتاح كرد. همچنین اقدام به تأسیس مؤسساتى نمود، از جمله بنیاد شهید (مؤسسة الشهید) در 1362ش/1983، جهادسازندگى (مؤسسة جهادالبِناء) در 1363ش/1984، سازمان بهداشت اسلامى (الهیئة الصحیةالاسلامیة) در 1364ش/1985، كمیته امداد اسلامى (لَجْنة الامداد الخیریةالاسلامیة) در 1366ش/1987، و بنیاد جانبازان (مؤسسة الجَرحى) در 1369ش/1990. این مؤسسات با مؤسسات مشابه خود در ایران در ارتباط مستقیم‌اند، اما لبنانیها آنها را اداره می‌كنند (قاسم، ص 116ـ120؛
اسداللهى، 1379ش، ص 151). همچنین این حزب براى ایجاد مدارس مخصوص به خود و آموزش و پرورش آموزگاران، مؤسسه اسلامى تعلیم و تربیت (المؤسسة الاسلامیه للتربیة و التعلیم) را در 1372ش/1993 تأسیس نمود. نخستین اقدام این مؤسسه، تأسیس مدارس دوازده‌گانه‌اى به نام مدارس المهدى در همین سال بود (ابوالنصر، ص 144ـ145). حزب‌اللّه به تأسیس حوزه‌هاى علمیه نیز پرداخت كه از مهم‌ترین آنها، یك حوزه علمیه در بعلبك، دو حوزه در جنوب و یك حوزه در حومه جنوبى بیروت است (بلقزیز، ص 39ـ40). در زمینه اطلاع‌رسانى و رسانه‌هاى گروهى، نخستین اقدام حزب‌اللّه، انتشار هفته‌نامه العهد در 1363ش/ ژوئن 1984 بود كه ترجمان (ارگان) رسمى حزب‌اللّه به‌شمار می‌رفت. از 1380ش/ 2001 العهد به الانتقاد تغییر نام داد و به شبكه‌جهانى (اینترنت) نیز راه یافت. افزون بر الانتقاد، حزب‌اللّه نشریاتى همچون دو ماهنامه المُنْطَلق و هفته‌نامه البلاد و نیز ماهنامه بقیةاللّه را منتشر می‌كند (شراره، ص 241ـ242؛
بلقزیز، ص 42؛
عبدالحلیم حمود، ص 22ـ24). گام بعدى حزب‌اللّه تأسیس رادیو «النور» در 1367ش/ مه 1988 بود كه در مدت كوتاهى توانست تأثیر بسزایى در اطلاع‌رسانى حزب‌اللّه بگذارد (عبدالحلیم حمود، ص 23؛
شراره، ص 241). اما مهم‌ترین اقدام حزب‌اللّه در این زمینه، راه‌اندازى شبكه تلویزیونى «المنار» در 1370ش/ ژوئن 1991 بود. این شبكه، به‌رغم امكانات محدودش، به خوبى توانست با جنگ تبلیغاتى صهیونیستها مقابله كند. المنار از 1379ش/ ژوئیه 2000 به صورت شبكه ماهواره‌اى درآمد تا مناطق گسترده‌اى از جهان عرب و اروپا را زیر پوشش خبرى خود قرار دهد (عبدالحلیم حمود، ص40ـ44؛
ابوالنصر، ص 148ـ149). دولت فرانسه در 23 آذر 1383/ 13 دسامبر 2004 پخش ماهواره‌اى این شبكه را از ماهواره اروپا، به اتهام مبارزه با صهیونیسم و اسرائیل و ترویج تروریسم، متوقف كرد (عبدالحلیم حمود، ص 56ـ59).

از دیگر مؤسسات فرهنگى و اطلاع‌رسانى حزب‌اللّه، مركز فرهنگى امام خمینى (مركز الامام الخمینى الثقافى) است كه در 1370ش/1991 تأسیس شد و هدف از تأسیس آن ترویج فرهنگ اسلامى و اندیشه‌هاى امام خمینى و انقلاب اسلامى ایران بود (همان، ص 24).


منابع :
«ابرز الاحداث فى لبنان منذ اغتیال رفیق الحریرى»، 2008، در

Middle East Online, Retrieved Aug. 9, 2008, from http:// middle- east-online. com/ lebanon/?id=64276;


فضیل ابوالنصر، حزب‌اللّه: حقائق و ابعاد، بیروت 2003؛
الاحزاب و الحركات و الجماعات الاسلامیة، (تألیف) جمال باروت و دیگران، تنسیق فیصل درّاج و جمال باروت، (دمشق): المركز العربى للدراسات الاستراتیجیة، 2006؛
احمد جابر، «الحرب السادسة: وقائع‌العدوان الاسرائیلى على لبنان»، در فجرالانتصار: الحرب العربیة الاسرائیلیة السادسة، (تحریر) عبدالقادر یاسین، دمشق: دارالكتاب العربى، 2006؛
مسعود اسداللهى، از مقاومت تا پیروزى: تاریخچه حزب‌اللّه لبنان، 1361ـ 1379، تهران 1379ش؛
همو، جنبش حزب‌اللّه لبنان: گذشته و حال، تهران 1382ش؛
امیرالذاكرة: سیرة ذات... سیرةامة، كتاب توثیقى یتضمن نصوصاً و كتابات و صوراً عن حیاة سید شهداء المقاومة الاسلامیة العلامة السید عباس الموسوى (رضوان‌اللّه علیه)، (بیروت): منشورات الولاء، 1413/1993؛
امین مصطفى، المقاومة فى لبنان: 1948ـ 2000، بیروت 1424/2003؛
عبدالاله بلقزیز، حزب‌اللّه من التحریر الى الردع: 1982ـ 2006، بیروت 2006؛
«تداعیات و مخاطر»، 2008، در

Moheet, Retrieved Aug.9, 2008, from http:// www.moheet.com/ show-files. aspx? fid=88812;


الجمهوریة اللبنانیة. رئاسة مجلس الوزراء،

Retrieved Des.6, 2008, from http:// www.pcm.gov.lb/ NR/ exeres/ cc42 c93A-935B-4 AD3-983E-BA59B8CF7AB5. htm;


حسن فضل‌اللّه، الخیارالآخر: حزب اللّه، السیرة الذاتیة و الموقف، بیروت 1414/ 1994؛
«الحكومة الاسرائیلیة تقر صففة الاسرى مع حزب‌اللّه»، شبكة الجزیرة، خبرگزارى فارس، 23 آبان 1385،

Retrieved Jan.14, 2009, from http:// www.aljazeera. net/ News/ archive/ archive? Archive Id= 1094972;
Retrieved Aug.10, 2008, from http:// www.farsnews.com/newstext. php? nn=8508230270;


خبرگزارى مهر،

Retrieved Aug.11, 2008, from http://www.mehrnews. com/fa/New sprint. aspx? News ID = 198241, 208535, 679139, 679581. 679590, 686964, 687237;


رفعت سیداحمد، حسن نصراللّه: ثائر من‌الجنوب، دمشق 2006؛
همو، حسن نصراللّه: الوعد الصادق (ملحمة النصر الالهى كاملة)، دمشق 2007؛
وضاح شراره، دولة «حزب‌اللّه»: لبنان مجتمعاً اسلامیاً، بیروت 1998؛
صلاح‌الدین سلیم، «الوعد الصادق و تداعیاتها العسكریة»، در فجرالانتصار، همان؛
طارق عزب، حزب‌اللّه بین الحقائق و اوهام‌الغرب، (قلیوب، مصر) 1422/2002؛
عارف عبد، لبنان و الطائف: تقاطع تاریخى و مسار غیر مكتمل، بیروت 2001؛
عبدالحلیم حمود، اسرائیل و حزب‌اللّه: الحرب النفسیة، بیروت 2007؛
جعفر حسن عتریسى، حزب‌اللّه: الخیار الاصعب و ضمانة الوطن الكبرى، بیروت 1426/ 2005؛
غسان عزى، حزب‌اللّه من الحلم الایدیولوجى الى الواقعیة السیاسیة، كویت 1998؛
نعیم قاسم، حزب‌اللّه: المنهج، التجربة، المستقبل، بیروت 1425/2004؛
حسن محمود قبیسى، الإنحدار و الإندحار من وعد بلفور الى الوعد الصادق، (بیروت) 1428/ 2007؛
«القنطار و رفاقة الاربعة المحررون یصلون الاراضى اللبنانیة»، شبكة الجزیرة،

Retrieved Jan.14, 2009, from http:// www.aljazeera. net/ News/ archive/ archive? Archive Id: 1095049;


محمد مورو، حزب‌اللّه: النشأة، العملیات، الجهاد، الانتصارات، قاهره ( 2001)؛
موسوعة حزب‌اللّه، بیروت: مؤسسة هنا انترناسیونال، (بی‌تا.)؛
موسوعة نصراللّه الرجل الذى یختصرالامة، بیروت : منشورات الفجر، 1427/ 2006؛
محمدنجیب میقاتى، «میقاتى: الحكومة تجمع الاطیاف اللبنانیة المعارضة و الموالاة»، الریاض، ش 13449، 11 ربیع‌الاول 1426.

/ حمیدرضا دهقان /



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 6076
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست