نام کتاب : شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه نویسنده : شریعتمداری، جعفر جلد : 3 صفحه : 783
در
حديثى از پيامبر گرامى اسلام(ص)مىخوانيم:«ايمان هيچ بندهاى از بندگان خدا به
راستى نمىگرايد مگر اين كه قلبش مستقيم شود و قلبش مستقيم نمىشود مگر اين كه
زبانش درست شود[1]».
جالب اين كه در حديث ديگرى از امام سجّاد(ع)آمده است كه«زبان هر
انسانى همه روز صبح از اعضاى ديگر احوالپرسى مىكند و مىگويد:كيفَ اصْبَحتم؟چگونه
صبح كرديد؟ همۀ آنها در پاسخ اين اظهار محبت زبان مىگويند:حال ما خوب است
اگر تو بگذارى!،سپس اضافه مىكنند:تو را به خدا سوگند ما را رعايت كن(چرا كه)ما بهوسيلۀ
تو ثواب مىبينيم و يا مجازات مىشويم[2]».
در اين زمينه روايات بسيار است كه همگى حاكى از اهميّت فوقالعاده
نقش زبان و اصلاح آن در اصلاح اخلاق و تهذيب نفوس انسانى است و به همين دليل در
حديثى مىخوانيم:«هرگز پيامبر بر منبرش ننشست مگر اين كه اين آيه را تلاوت
فرمود:اى كسانى كه ايمان آوردهايد تقواى الهى را پيشه كنيد و سخن حق و درست
بگوييد»احزاب 70/.(ج 447/17 تا 449.)
به معنى«سخن باطل و بىاساس »است.در پايان آيۀ مورد بحث،دو
دستور مهم ديگر در رابطه با مراسم حج و مبارزه با سنتهاى جاهليت بيان شده،يكى اين
كه مىگويد:
«از پليديها،از بتها اجتناب كنيد»و دستور دوم اين كه:«از سخن باطل
و بىاساس بپرهيزيد»وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِحج30/.
(1-تهمت
زدن 2-شهادت باطل 3-اشاعه فحشا و نشر شايعات بىاساس 4-خودستايى 5-اصرار بىجا6-خشونت
در سخن 7-ايذاء با زبان 8-مذمت از كسى كه مستحق ذم نيست 9-كفران نعمت بهوسيلۀ
زبان10-تبليغ باطل.