صيغۀ مبالغه و به معنى«بسيار ظلمكننده»است،انتخاب اين كلمه
در آيۀ مورد بحث با آنكه خداوند كمترين ظلمى روا نمىدارد(چرا كه اگر
خداوند،افراد را بدون انجام كار خلاف،مجازات كند،«ظالم»بلكه«ظلاّم»خواهد بود)،شايد
به خاطر اين باشد كه اگر خداوند مردم را مجبور به كفر و گناه كند و انگيزههاى
كارهاى زشت را در آنان بيافريند و سپس آنها را به جرم اعمالى كه جبرا انجام دادهاند
كيفر دهد ظلم كوچكى انجام نداده،بلكه «ظلاّم»خواهد بود!.
بنابراين مسلما خداوند مطلقا ظلم نمىكند نه بسيار و نه كم[**]،و
انتخاب اين تعبير در اين جا ممكن است اشاره به اين باشد كه مجازات بدون دليل از
سوى خداوند بزرگ هميشه مصداق ظلم بسيار است.(ج 196/3،ج 31/14.)
ظُلْمَت و تاريكى گاهى جنبۀ حسّى دارد و گاهى جنبۀ
معنوى:ظُلمت حسى آن است كه نور بكلى قطع شود يا آنچنان ضعيف شود كه انسان جايى را
نبيند يا به زحمت ببيند،و ظُلمت معنوى همان مشكلات و گرفتاريها و پريشانيهايى است
كه عاقبت آنها تاريك و
[**]
همچنان كه مىفرمايد:...وَ مٰا أَنَا بِظَلاّٰمٍ
لِلْعَبِيدِ.«...و من بسيار ستمگر به بندگان نيستم»ق29/.و آن كنايه از
اين است كه خداوند ابدا و هرگز ظلم نمىكند،بلكه بىنهايت از روى عدالت رفتار مىكند.
[***]قُلْ مَنْ
يُنَجِّيكُمْ مِنْ ظُلُمٰاتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ...«بگو چه كسى شما
را از تاريكيهاى خشكى و دريا رهايىمىبخشد؟...»انعام63/.
نام کتاب : شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه نویسنده : شریعتمداری، جعفر جلد : 3 صفحه : 66