(من اعلام القرآن)واژۀ«قرآن»به معنى«ضميمه كردن و جمع
كردن»(گردآورى) و از«قراءة»به معنى«خواندن»گرفته شده و آن مصدر است،مانند رجحان و
نقصان[**]،و در آيۀ مورد
بحث(قيامت17/)معنى مصدرى دارد و به معنى«قرائت»آمده است.
واژۀ«قرآن»به همين شكل 58 بار و به شكل«قُرآناً»10 بار و به
شكل«قُرآنه»2 بار تكرار شده است[***].(ج 298/25.)
آيا قرآن،حادث است؟
جمعى از مفسران،گفتگوى فراوانى پيرامون حادث يا قديم بودن«كلام
اللّه»مطرح كردهاند،همان مسألهاى كه در زمان خلفاى بنى عباس ساليان دراز مورد
جرّ و بحث بود و مدتى طولانى افكار گروهى از دانشمندان را به خود جلب كرده بود.
ولى ما امروز بخوبى مىدانيم كه اين بحث بيشتر جنبۀ سرگرمى
سياسى داشته،تا علماى اسلام را به خود مشغول دارند و از مسائل اصولى و اساسى كه
تماس با وضع حكومت و طرز زندگى مردم و حقايق اصلى اسلام دارد منصرف سازند.
امروز كاملا براى ما روشن است كه اگر منظور از كلام اللّه محتوا و
مضمون آن است، بهطورقطع قديم است،يعنى هميشه در علم خدا بوده و علم واسع پروردگار
هميشه به آن احاطه داشته است.
و اگر منظور اين الفاظ و اين كلمات و اين وحى است كه بر
پيامبر(ص)نازل شده،آن هم بدون شك«حادث»است.
كدام عاقل مىگويد الفاظ و كلمات ازلى است؟يا نزول وحى بر
پيامبر(ص)از آغاز
[*]إِنَّ
عَلَيْنٰا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُفَإِذٰا قَرَأْنٰاهُ
فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ .«بر ماست كه آن را جمع كنيم و بر تو بخوانيم
وهنگامى كه ما بر تو خوانديم از آن پيروى كن و بخوان»قيامت17/ و 18.