نام کتاب : شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه نویسنده : شریعتمداری، جعفر جلد : 3 صفحه : 584
عبادى
خود قيام كنند و نيز براى پذيرايى از لشكريان و كارمندان حكومت و تودههاى
مستضعف،برنامۀ وسيع و گستردهاى تنظيم كرد كه از نمونۀ ظروفش كه در
آيۀ مورد بحث به آن اشاره شده مىتوان بقيه را حدس زد.
خداوند،در برابر همۀ اين مواهب به او دستور شكرگزارى داد،با
تأكيد بر اين كه حق شكر نعمتهاى خدا را كمتر كسى مىتواند بهجاآورد .(ج 40/18.)
از«تقديس»به معنى«پاك و منزه شمردن»و در اصل از ريشۀ«قدس»به
معنى«پاكى» است.
فرشتگان الهى،پس از آگاهى از مقام آدم،وقتى كه دانستند او و
فرزندانش قرار است به عنوان خلفاى الهى در زمين و حجّتهاى خدا بر خلق تعيين
شوند،به خدا عرض كردند:
آيا در زمين كسى را قرار مىدهى كه فساد كند و خونها بريزد؟«در
حالى كه ما تو را عبادت مىكنيم و تسبيح و حمدت را بهجامىآوريم و تو را از آنچه
شايسته ذات پاكت نيست پاك مىشمريم»وَ نُقَدِّسُ لَكَبقره30/.
قابل توجه اين كه فرشتگان روى سه مسئله دربارۀ صفات خودشان
تكيه كردند، تسبيح و حمد و تقديس،بدون شك تسبيح و حمد يعنى خدا را پاك از هرگونه
نقص و داراى هرگونه كمال دانستن،اما در اين كه«تقديس»چيست؟بعضى آن را پاك شمردن
پروردگار از هرگونه نقصان دانستهاند كه در حقيقت تأكيدى مىشود بر همان معنى
تسبيح؛ ولى بعضى ديگر معتقدند،تقديس كه از مادّۀ«قدس»است،يعنى پاكسازى روى
زمين از فاسدان و مفسدان،يا پاكسازى خويشتن از هرگونه صفات زشت و مذموم،و تطهير
جسم و جان براى خدا و كلمۀ«لك»در جملۀ«نقدّس لك»را شاهد اين مقصود
دانستهاند،چرا كه