نام کتاب : شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه نویسنده : شریعتمداری، جعفر جلد : 3 صفحه : 550
آمده و
گاه به معنى چيزى كه در مقابل انسان رويارو قرار مىگيرد و گاه به معنى گروه و
جماعت.
طبق معنى اوّل،تفسير آيه چنين مىشود:تو بايد خدا و فرشتگان را به
عنوان ضامن صدق گفتارت بياورى.
و طبق تفسير دوم چنين است:تو بايد خدا و فرشتگان را بياورى و در
برابر ما قرار دهى.و امّا طبق معنى سوم،مفهوم آيه چنين است:گروه گروه نزد ما
بياورى.
بايد توجه داشت كه اين مفاهيم سهگانه باهم منافات و تضادى ندارند
و ممكن است همه در مفهوم آيه جمع شوند،چرا كه استعمال لفظ واحد در اكثر از معنى
نزد ما هيچ مانعى ندارد.(ج 282/12.)
جمع«قبيله»به معنى«طايفه»و گروهى از فرزندان يك پدر است.[**]
در آيۀ مورد بحث،هم به واژۀ«شعوب»(جمع شعب بر وزن
صعب)به معنى«گروه عظيمى از مردم»بر مىخوريم و هم به واژۀ«قبائل»،و اين كه
در ميان اين دو كلمه چه تفاوتى است؟مفسران احتمالات مختلفى دادهاند.
جمعى گفتهاند دايرۀ شعوب گستردهتر از دايرۀ قبائل
است،همانطور كه شعب، امروز بر يك ملت اطلاق مىشود.
بعضى شعوب را اشاره به طوائف عجم و قبائل را اشاره به طوائف عرب مىدانند.
و بالاخره بعضى ديگر،شعوب را از نظر انتساب انسان به مناطق جغرافيايى
و قبائل را ناظر به انتساب او به نژاد و خون شمردهاند؛ولى تفسير اول از همه
مناسبتر به نظر مىرسد.
به هر حال،آيۀ مورد بحث خطاب به كلّ جامعۀ انسانى مىفرمايد:«اى
مردم!ما شما