از«تفويض»گرفته شده و به طورى كه راغب در مفردات مىگويد به
معنى«رد كردن» است.بنابراين «تفويض امر به خدا»به معنى واگذار كردن كار خويش به
اوست،نه به اين معنى كه انسان دست از تلاش و كوشش بردارد كه اين به طور مسلم
تحريفى است در معنى «تفويض»،بلكه به اين معنى است كه نهايت كوشش و تلاش و جهاد را
به كار گيرد و هنگامى كه در برابر موانع سخت قرار گرفت وحشت نكند، دستپاچه نشود و
دلسرد نگردد،بلكه كار خود را به خدا واگذارد و با عزمى راسخ به جهاد و تلاش ادامه
دهد.
«تفويض»گرچه از نظر مفهوم با«توكل»شباهت زيادى دارد،ولى مرحلهاى
برتر از آن است،چرا كه«حقيقت توكل»خدا را وكيل خويش دانستن است،ولى تفويض مفهومش
واگذارى مطلق به اوست،زيرا بسيار مىشود كه انسان وكيلى انتخاب مىكند ولى به
نظارت خويش نيز ادامه مىدهد،امّا در مقام تفويض هيچ نظرى از خود ندارد.
دربارۀ اهميّت واگذارى كار خويش به خدا و توكل بر پروردگار
همين بسكه در حديثى از امير مؤمنان على(ع)آمده است:«ايمان چهار ركن دارد:توكل بر
خدا،واگذارى كار خويش به او و راضى بودن به قضاى الهى و تسليم در برابر فرمان
خداوند»[1]».
امام صادق(ع)فرمود:«كسى كه كار خود را به خدا واگذارد در راحت ابدى
و زندگى جاودانۀ پربركت است و كسى كه حقيقة كار خود را به خدا واگذارد برتر
از آن است كه به غير او بينديشد[2]».(ج 117/20-118.)
[*]...وَ
أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللّٰهِ إِنَّ اللّٰهَ بَصِيرٌ
بِالْعِبٰادِ.«...من كار خود را به خداوند يكتا واگذارمىكنم كه
او نسبت به بندگانش بيناست»مؤمن44/.