نام کتاب : شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه نویسنده : شریعتمداری، جعفر جلد : 3 صفحه : 490
مجموعۀ
آن مطلقا هدفى نداشته باشد؟.
لذا خردمندان،با توجه به اين حقيقت،اين زمزمه را سر مىدهند كه:
«خداوندا،اين دستگاه با عظمت را بيهوده نيافريدى»بارالها،اين جهان
بىنهايت بزرگ و اين نظام شگفتانگيز همه روى حكمت و مصلحت و هدف صحيح آفريده شدهاند،
همگى نشانۀ وحدانيت تو است و تو از كردار عبث و بيهوده منزّهى.(ج 216/3.)
فرق ميان تفكّر و تذكّر اين تفاوت وجود دارد كه«تفكر»در حقيقت براى شناخت چيزى است
هرچند هيچگونه اطلاعى از آن قبلا نداشته باشيم؛ولى«تذكر»( يادآورى)در موردى گفته
مىشود كه انسان قبلا با آن موضوع آشنايى داشته باشد،هرچند از طريق آگاهيهاى فطرى
باشد.
مثلا مطالبى كه بين نوح(ع)و قومش بيان شده،همه از اين قبيل
است،مطالبى است كه انسان با مراجعه به فطرت و نهاد خويش،آنها را درك مىكند،ولى
غرور و تعصّب و خودخواهى و غفلتشان بر روى آنها پرده افكنده است.(ج 76/9.)
به معنى«گشودن و جدا كردن دو چيز از هم»و«فَكُّ رَقَبَة»ظاهراً
همان آزاد كردن بردگان و بندگان است.
در حديثى آمده است كه مردى اعرابى خدمت پيامبر(ص)آمد و عرض كرد اى
رسول خدا،عملى به من تعليم كن كه مرا داخل بهشت كند.فرمود:«اگرچه سخن كوتاه گفتى،
امّا مطلب بزرگى سؤال كردى»سپس افزود:
اعتق النسمة و فك الرقبة .«بردگان را آزاد كن و گردنها را(از طوق
بردگى)بگشا».