(من اعلام القرآن)فرعون اسم عام است و به تمام سلاطين مصر در آن
زمان گفته مىشد،همانطور كه به سلاطين روم،«قيصر»و به سلاطين ايران«كسرى» مىگفتند.
نام فرعون از اعلام است و 74 بار در قرآن تكرار شده است.و به گفته
بعضى،لفظى است غير عرب و نام يكى از پادشاهان بزرگ مصر(رامسيس دوم)بوده كه ادعاى
خدايى كرده و حضرت موسى(ع)در زمان او به دنيا آمده است.جمعش«فراعنه»و فراعنه از
سلسله پادشاهان مصر بودند كه ساليان سال در مصر حكومت مىكردند و از همۀ
آنها مقتدرتر،همان«رامسيس دوم»بوده است و كلمۀ«تفرعن»به معنى فرعونى رفتار كردن
و كارى را مستبدانه انجام دادن است.
در قرآن مجيد هرجا نام فرعون آمده،مقصود فرعون عصر حضرت
موسى(ع)است، امّا فرعون عصر يوسف(ع)به نام«ملك»مذكور است[**].
به هر حال،فرعون مخصوصا مردم مصر را به دو گروه مشخّص تقسيم
كرد:«قبطيان» كه بوميان آن سرزمين بودند و تمام وسايل رفاهى و كاخها و ثروتها و
پستهاى حكومت در اختيار آنان بود.
و«سبطيان»يعنى مهاجران بنى اسرائيلى كه به صورت بردگان و غلامان و
كنيزان در چنگال آنها گرفتار بودند.فقر و محروميت،سراسر وجودشان را فراگرفته بود و
سختترين كارها بر دوش آنها بود، بىآنكه بهرهاى داشته باشند.هنگامى كه مىشنويم
[*]ثُمَّ
بَعَثْنٰا مِنْ بَعْدِهِمْ مُوسىٰ بِآيٰاتِنٰا
إِلىٰ فِرْعَوْنَ وَ مَلاَئِهِ ...«سپس به دنبال آنها(پيامبران
پيشين)موسى را با آيات خويش بهسوى فرعون و اطرافيان او
فرستاديم...»اعراف103/.
[**] المعجم الاحصائى،تبيين
اللغات لتبيان الآيات؛واژههاى قرآن.
نام کتاب : شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه نویسنده : شریعتمداری، جعفر جلد : 3 صفحه : 440