نام کتاب : شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه نویسنده : شریعتمداری، جعفر جلد : 3 صفحه : 420
آدمى
را تشكيل مىدهند.
نخست«دوران كودكى»است كه زندگى در هالهاى از غفلت و بىخبرى و لعب
و بازى فرومىرود .سپس مرحلۀ«نوجوانى»فرامىرسد و سرگرمى جاى بازى را مىگيرد
و در اين مرحله انسان به دنبال مسائلى است كه او را به خود سرگرم سازد و از مسائل
جدّى دور دارد.
مرحلۀ سوم مرحلۀ«جوانى»و شور و عشق و تجملپرستى
است.از اين مرحله كه بگذرد مرحلۀ چهارم فرامىرسد و احساسات«كسب مقام و
فخر»در انسان زنده مىشود،و سرانجام به مرحلۀ پنجم مىرسد و در اين مرحله به
فكر افزايش مال و نفرات و جمع ثروت مىافتد.
مراحل نخستين تقريبا برحسب سنين عمر مشخص است،ولى مراحل بعد در
افراد كاملا متفاوت مىباشد و بعضى از آنها،مانند مرحلۀ تكاثر اموال،تا
پايان عمر ادامه دارد، هرچند بعضى معتقدند كه هر دورهاى از اين دورههاى پنجگانه
هشت سال از عمر انسان را مىگيرد و مجموعا به چهل سال بالغ مىگردد و هنگامى كه به
اين سن رسيد شخصيت انسان تثبيت مىشود.
اين امر نيز كاملا ممكن است كه بعضى از انسانها شخصيّتشان در همان
مرحلۀ اول و دوم متوقف شود و تا پيرى در فكر بازى و سرگرمى و معركه گيرى
باشند،و يا در دوران تجملپرستى متوقف شود و ذكر و فكرشان تا دم مرگ فراهم كردن
خانه و مركب و لباس زينتى باشد،اينها كودكانى هستند در سن كهولت و پيرانى هستند با
روحيۀ كودك! (ج 351/23-352.)
از مادّۀ«فخر»گرفته شده و به معنى كسى است كه بسيار فخر مىكند
و از آنجا كه اين گونه اشخاص آدمهايى تو خالى و پرسروصدا هستند اين كلمه به كوزه و
هرگونه «سفال»به خاطر سر و صداى زيادى كه دارد اطلاق شده است[1].
آيۀ مورد بحث به گوشهاى از قدرت عظيم خداوند در آفرينش
انسان اشاره مىكند و