جمع«غابر»و از«غبور»(بر وزن عبور)گرفته شده،به معنى« باقىماندۀ
چيزى» است و يا به معنى كسى است كه همراهانش بروند و او بماند،مثلا هرگاه جمعيتى
از نقطهاى حركت كند و كسى جا بماند به او«غابر»مىگويند و نيز بههمينجهت باقىماندۀ
خاك را«غبار»مىنامند و باقىماندۀ شير در پستان را«غبرة»(بر وزن لقمه)گفتهاند.
اين آيه دربارۀ زن لوط پيامبر است كه جزو نجاتيافتگان نبود
و در ميان فاسقان هلاك شد،چرا كه لوط براثر نافرمانيهاى قوم سركش خود در مقام دعا
برآمد و از خداوند تقاضاى نجات خود و خاندانش را كرد،خداوند دعاى او را اجابت
فرمود و آن گروه اندك را نجات داد،جز همسرش همان پيرزنى كه نه تنها از تعليمات او
پيروى نمىكرد بلكه گاه به دشمنان او كمك مىكرد.خداوند مىفرمايد:لوط و خاندانش
همگى را نجات داديم«جز پير زنى كه در ميان آن قوم(قوم لوط)باقى ماند(و به سرنوشت
آنها گرفتار شد)»نظير اين آيه در سورۀ شعراء،آيۀ 171 عيناً آمده
است.(ج 325/15، ج 148/19.)
[*]إِلاّٰ عَجُوزاً
فِي الْغٰابِرِينَ .صافات135/ و شعراء171/.
نام کتاب : شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه نویسنده : شریعتمداری، جعفر جلد : 3 صفحه : 290