به معنى«خضوع و ذلت»آمده(عَنا يعنى تسليم و فروتن شد از
مادّۀ عنو)،لذا به اسير «عانى»گفته مىشود،چرا كه در دست اسيركننده،خاضع و
ذليل است.آيۀ مورد بحث مىفرمايد:
«و همه چهرهها(در آن روز)در برابر خداوند حىّ قيّوم خاضع مىشوند...»(وَ عَنَتِ الْوُجُوهُ)و
اگر مىبينيم در اين آيه،«عنت»(خضوع)به«وجوه»(صورتها)نسبت داده شده،به خاطر آن است
كه همۀ پديدههاى روانى از جمله خضوع نخستينبار آثارش در چهرۀ انسان
ظاهر مىشود.(ج 306/13.)
به كسر عين،به معنى«كجى و گودى»است.بسيارى از ارباب لغت و اهل
تفسير گفتهاند«عوج»به معنى انحرافات معنوى است در حالى كه«عوج»(به فتح عين)به كژيهاى
ظاهرى گفته مىشود.(البته تعبير اول به طور نادر در كژيهاى ظاهرى نيز به كار رفته،
مانند آيۀ مورد بحث،لذا بعضى از ارباب لغت تعبير اول را اعم دانستهاند).
«راغب»در مفردات مىگويد:«عوج»(به فتح عين)به معنى«كجى حسى»است،
ولى«عوج»(به كسر عين)به كجيهايى گفته مىشود كه با فكر،درك مىشود،امّا ظاهراً
[*]وَ
عَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَيِّ الْقَيُّومِ وَخٰابَ مَنْ حَمَلَ
ظُلْماً.«و همۀ چهرهها(در آن روز)در برابر خداوندحىّ قيّوم
خاضع مىشود و مأيوس(و زيانكار)كسانى كه بار ظلم بر دوش كشيدند»طه111/.
[**]لاٰ تَرىٰ
فِيهٰا عِوَجاً وَ لاٰ أَمْتاً.«به گونهاى كه در آن زمين هيچ
پستى و بلندى نمىبينى»طه107/.
نام کتاب : شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه نویسنده : شریعتمداری، جعفر جلد : 3 صفحه : 259