نام کتاب : شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه نویسنده : شریعتمداری، جعفر جلد : 3 صفحه : 212
نمونههايى
از نظام شگفتانگيز اين جهان را بيان مىكند و سپس مىگويد ما اين آيات را بيان مىكنيم(لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ):«تا
شما تعقل كنيد»منظور اين نيست كه تنها اطلاعاتى از نظام طبيعت در مغز خود جاى
دهيد،زيرا علوم طبيعى اگر كانون دل و عواطف را تحت تأثير قرار ندهند و هيچگونه
تأثيرى در ايجاد محبت و دوستى و آشنايى با آفريدگار جهان نداشته باشند،ارتباطى با
مسائل توحيدى و خداشناسى نخواهد داشت.
و همچنين است اطلاعاتى كه جنبۀ عملى دارد در صورتى«تعقل»به
آنها گفته مىشود كه عمل هم داشته باشد.در تفسير الميزان مىخوانيم كه تعقل در
زمينهاى استعمال مىشود كه به دنبال درك و فهم،انسان وارد مرحلۀ عمل شود و
آياتى مانند:
...لَوْ كُنّٰا
نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مٰا كُنّٰا فِي أَصْحٰابِ
السَّعِيرِ.«...دوزخيان مىگويند اگر گوش شنوا داشتيم و تعقل مىكرديم در صف
اهل جهنّم نبوديم»(مُلك10/.) و يا:أَ فَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ
يَعْقِلُونَ بِهٰا...«آيا در زمين سياحت نكردند تا
دلهايى داشته باشند كه بهوسيلۀ آن بفهمند...»(حج46/.).شاهد اين گفتار
است،زيرا اگر مجرمين،روز قيامت آرزوى تعقل در دنيا را مىكنند،منظور تعقلى است كه
آميخته با عمل باشد و يا اگر خدا مىگويد مردم سير و سياحت كنند و با نظر و مطالعه
به اوضاع جهان چيزهايى بفهمند،مقصود درك و فهمى است كه به دنبال آن،مسير خود را
عوض كنند و به راه راست گام نهند.(ج 153/2-154.)
از مادّۀ«عقم»(بر وزن بخل و همچنين بر وزن فهم)،در اصل به
معنى«خشكى و
[*]أَوْ يُزَوِّجُهُمْ
ذُكْرٰاناً وَ إِنٰاثاً وَ يَجْعَلُ مَنْ يَشٰاءُ
عَقِيماً...«يا اگر اراده كند(در يك رحم)دو فرزند پسرو دختر قرار مىدهد
و هركس را بخواهد عقيم(نازا)مىگذارد...»شورى50/.
نام کتاب : شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه نویسنده : شریعتمداری، جعفر جلد : 3 صفحه : 212