نام کتاب : اخلاق اسلامى نویسنده : داودى، محمد جلد : 1 صفحه : 60
عَلَى اللّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ؛[1] و چون كار زشتى كنند، مىگويند: «پدران خود را بر آن يافتيم و خدا
ما را بدان فرمان داده است.» بگو: «قطعاً خدا به كار زشت فرمان نمىدهد، آيا چيزى
را كه نمىدانيد به خدا نسبت مىدهيد؟»
الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَيَأْمُرُكُم بِالْفَحْشَاء
وَاللّهُ يَعِدُكُم مَّغْفِرَةً مِّنْهُ وَفَضْلًا وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ؛[2] شيطان شما را از تهيدستى بيم مىدهد و شما را به زشتى وامىدارد؛ و
[لى] خداوند از جانب خود به شما وعده آمرزش و بخشش مىدهد، و خداوند گشايشگر
داناست.
سيره پيامبراسلام صلى الله عليه و آله نيز گوياى اين مدعاست؛
امامصادق عليه السلام مىفرمايد: مردى نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آمد و گفت:
اى رسولخدا! آمدهام با شما بيعت كنم. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: بيعت
مىكنم به شرط اينكه پدرت را بكشى. مرد منصرف شد و دست خود را كشيد. دوباره گفت:
اى رسولخدا! با من بيعت كن. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: به اين شرط كه
پدرت را بكشى. مرد گفت: آرى، به اين شرط كه پدرم را بكشم. پيامبر صلى الله عليه و
آله فرمود: اكنون دانستم كسى را بر خدا و پيامبر و مؤمنان برنمىگزينى. ما تو را
فرمان نمىدهيم پدرت را بكشى، بلكه دستور مىدهيم او را گرامى بدارى.[3]
در واقع هدف پيامبر صلى الله عليه و آله از بيان اين شرط آن بود كه
فرد در بيعت خود با پيامبر صلى الله عليه و آله هيچ غرض ديگرى جز اطاعت از وى در
سر نداشته باشد. به ديگر بيان، هدف پيامبر صلى الله عليه و آله آزمودن اين فرد
بوده است؛ چنانكه وقتى خداوند به ابراهيم عليه السلام دستور داد فرزند خود
اسماعيل را قربانى كند، تنها مىخواست او را در اطاعت بىقيد و شرط از خود
بيازمايد.
آثار تسليم بودن در برابر خدا
در منابع دينى، آثار تسليم خدا بودن و پيروى از او بيان شده است. در
روايتى از امام حسن عليه السلام اطاعت از خدا منشأ عزت و هيبت شمرده شده است[4]
و روايتى ديگر پيروى از خدا را سبب