نام کتاب : اخلاق اسلامى نویسنده : داودى، محمد جلد : 1 صفحه : 113
چنين مىنمايد كه در فرهنگ اسلامى عدالت به معناى رفتار درست است كه
شامل رعايت حقوق ديگران و داورى بهحق نيز مىشود. ممكن است پرسيده شود آيا اين
معنا با آنچه در روايات آمده، سازگار است؟ در پاسخ بايد گفت چون دستورهاى اسلام بر
اساس مصالح و مفاسد واقعى صادر شده و از ديگر سو در برخى آيات بهصراحت آمده است
كه خداوند به عدالت و نيكى دستور مىدهد، عدالت به معناى «رفتار درست» با عدالت به
معناى «پيروى از دستورهاى الهى» با يكديگر ناسازگار نيستند. اگر در روايات آمده
است كه عدالت يعنى عمل به دستورهاى خدا و دورى از محرمات الهى، از آن روست كه اين
دستورها انسان را به رفتارهاى درست فرامىخواند و از رفتارهاى نادرست بازمىدارد.
گواه اين ادعا آيهاى است از قرآن:
إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ اْلإِحْسانِ وَ إِيتاءِ ذِي
الْقُرْبى وَ يَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ الْبَغْيِ يَعِظُكُمْ
لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ؛[1] در
حقيقت، خدا به دادگرى و نيكوكارى و بخشش به خويشاوندان فرمان مىدهد و از كار زشت
و ناپسند و ستم باز مىدارد. به شما اندرز مىدهد، باشد كه پند گيريد.
با اين همه، واژه عدالت در متون اسلامى بيشتر درمورد رعايت حقوق
ديگران به كار رفته و ناظر به تعامل انسان با ديگران است. به اين سبب مبحث عدالت
را در بخش اخلاق اجتماعى آوردهايم.
منشأ عدل
انسان فطرتاً شيفته عدل و داد است و از بيداد و ستم بيزار، اما با
اين وجود موانع تحقق عدالت بسيار است.
يكى از مهمترين موانع عدالتورزى، گرايشهاى نفسانى است. چه بسيار
افرادى كه براى ارضاى اميال نفسانى، دستان خود را به ظلم و ستم آلودهاند. قرآن در
شرح حال انبيا بر اين مطلب تأكيد دارد كه مخالفان پيامبران الهى عمدتاً كسانى
بودهاند كه دستورهاى الهى را با اميال نفسانى