و صدا راه بيندازند، به اسلام و قرآن خيانت كردهاند؛ به امانات الهى خيانت ورزيدهاند. خداى تبارك و تعالى دين مقدس اسلام را به عنوان امانت به دست ما سپرده است؛ اين قرآن كريم امانت بزرگ خداست؛ علما و روحانيون امانتدار الهى هستند، و وظيفه دارند اين امانت بزرگ را حفظ نموده به آن خيانت نكنند؛ اين يكدندگيها و اختلافات شخصى و دنيوى خيانت به اسلام و پيامبر بزرگ اسلام است.
من نمىدانم اين اختلافات، چند دستگيها و جبههبنديها، براى چه مىباشد؟ اگر براى دنياست، شما كه دنيا نداريد! تازه اگر از لذايذ و منافع دنيوى هم برخوردار بوديد جاى اختلافات نبود؛ مگر اينكه روحانى نباشيد، و از روحانيت فقط عبا و عمامهاى به ارث برده باشيد. روحانيى كه با ما وراء الطبيعه ارتباط دارد، روحانيى كه از تعاليم زنده و صفات سازنده اسلام برخوردار است، روحانيى كه خود را پيرو و شيعه على بن ابى طالب عليه السلام مىداند، ممكن نيست به مشتهيات دنيا توجهى داشته باشد، چه رسد كه به خاطر آن اختلاف راه بيندازد! شما كه داعيه پيروى از حضرت أمير المؤمنين (ع) داريد، لااقل در زندگى آن مرد بزرگ كمى مطالعه كنيد، ببينيد واقعا هيچ گونه پيروى و مشايعتى از آن حضرت مىكنيد؟ آيا از زهد، تقوى، زندگى ساده و بىآلايش آن حضرت چيزى مىدانيد و به كار مىبنديد؟ آيا از مبارزات آن بزرگوار با ظلم و بيدادگرى و امتيازات طبقاتى، و دفاع و پشتيبانى بىدريغى كه از مظلومين و ستمديدگان مىكرد و دستگيريهايى كه از طبقات محروم و رنجديده اجتماع مىنمود چيزى مىفهميد؟ و عمل مىكنيد؟ آيا معناى «شيعه» تنها داشتن زىّ ظاهرى اسلام است [21]؟ بنابراين، فرق شما با ديگر مسلمانان،
[21] صفات الشيعة تأليف شيخ صدوق و نيز بحار الأنوار، ج 65، ص 83- 95 و 149- 196، «كتاب ايمان و كفر»، «باب أنّ الشيعة هم أهل دين اللّه ...»، «باب صفات الشيعة و أصنافهم ...». شرح چهل حديث، امام خمينى (س)، حديث 29.