طريق اقرب «صراط مستقيم» است و حق تعالى بر آن صراط مستقيم است. و شايد اشاره به اين هدايت و اين سير و اين مقصد باشد آيه شريفه ما مِنْ دابَّةٍ الّا هُوَ آخِذٌ بِناصِيَتِها انَّ رَبِّى عَلى صِراطٍ مُسْتَقيم،[446] چنانچه براى اهل معرفت ظاهر است.
و بايد دانست كه هر يك از موجودات را صراطى خاص به خود و نور و هدايتى مخصوص است: و الطّرق إلى اللّه بعدد انفاس الخلائق.[447] و چون در هر تعيّن حجابى است ظلمانى و در هر وجود و انّيّت حجابى است نورانى، و انسان مجمع تعيّنات و جامع وجودات است، محجوبترين موجودات است از حق تعالى. و شايد اشاره به اين معنى باشد آيه كريمه ثُمَّ رَدَدْناهُ اسْفَلَ سافِلين.[448] و از اين جهت، صراط انسانى طولانىتر و ظلمانىتر صراطها است. و نيز چون «ربّ» انسان حضرت اسم اللّه اعظم است، كه ظاهر و باطن و اول و آخر و رحمت و قهر و بالاخره اسماء متقابله نسبت به او على السّواء است، از براى خود انسان در منتهاى سير بايد مقام برزخيّت كبرى حاصل شود، و از اين جهت صراط او ادقّ از همه صراطها است.
تنبيه ايمانى
به طورى كه ذكر شد و معلوم گرديد، از براى هدايت به حسب انواع سير سايرين و مراتب سلوك سالكين إلى اللّه مقامات و مراتبى است. و ما به طريق اجمال اشاره به بعض مقامات آن مىكنيم تا در ضمن، «صراط مستقيم» و «صراط مفرطين» و «صراط مفرّطين»، كه «مغضوب عليهم» و «ضالّين» مىباشند، به حسب هر يك از مراتب معلوم گردد.
اول، نور هدايت فطرى است، چنانچه اشاره به آن در تنبيه سابق شد.
و در اين مرتبه از هدايت، «صراط مستقيم» عبارت است از سلوك إلى اللّه بىاحتجاب