و فرمود:«چه مىكند يكى از شما كه عمل خوب از براى خود ظاهر مىسازد و فعل خود را پنهان مىكند اما به باطن خود رجوع نمىكند تا بداند كه چنين نيست». [2]
و فرمود:«هر كه عمل اندكى از براى خدا بكند،خدا آن را بيش از آنچه كرده ظاهر مىسازد.و هر كه عمل بسيار از براى ريا و مردمان كند و در آن بدن خود را به تعب اندازد و شبها به بيدارى به روز آورد خدا نمىگذارد مگر اينكه اندك نمايد در نزد هر كه بر آن مطلع مىگردد». [3]
و در مذمّت ريا و بدى آن همين قدر كافى است كه دلالت مىكند بر اينكه:آن شخص مرائى،حضرت آفريدگار-جلّ جلاله-را پستتر و حقيرتر شمرده از بندگان ضعيف او كه نه نفعى از ايشان متمشّى مىگردد،و نه ضررى.چون شكى نيست كه:هر كه در يكى از عبادات پروردگار قصد ستايش و پسنديدن بندهاى از بندگان او را كند چنين گمان دارد كه قدرت اين بنده به بر آوردن مطالب او از خدا بيشتر است.و رضا جوئى او از خوشنودى خدا بهتر است.و كدام استخفاف به پروردگار عالم از اين بالاتر است (نعوذ باللّه منه).
فصل:اقسام و انواع ريا
بدان كه:ريا بر چند قسم است،زيرا كه:يا در اصل ايمان است،يا در عبادت است،يا در غير اينها.
اما قسم اول:عبارت است از:اظهار شهادتين به زبان،با انكار در دل.و اين قسم كفر و نفاق است.و در ابتداى اسلام شيوع داشت و ليكن در امثال اين زمان كم يافت مىشود.بلى در اين زمان بسيار مىشود كه كسى در دل،معتقد به بعضى از ضروريات دين،مثل بهشت و دوزخ و ثواب و عقاب و معاد جسمانى و بقاى تكليف نباشد ولى از خوف شمشير شريعت،اظهار آن نكند و اظهار اعتقاد نمايد.و اين نيز از جمله كفر و نفاق،و صاحب آن از دايره دين و اسلام خارج،و در آتش جهنم مخلد است.و صاحب كفر و نفاق،خواه از قبيل اول باشد يا ثانى،از كافر آشكار بدتر است،زيرا آن، جمع ميان نفاق و كفر هر دو كرده است.
و اما قسم دوم:كه ريا در عبادات باشد بر چند نوع است: