اوّل ذمّى، دويم مسلمان محصن، و سيّم غير محصن و چهارم بنده، پنجم نابالغ، ششم ديوانه بوده است.
سؤال تفا [481]:
مردى مسلمانى را عمدا به غير حقّ كشته و تا مدّتى بر مردم حرام شد كه او را قصاص كنند، يا ديت بستانند و بعد از آن حلال شد؟
جواب:
اين در صورتى است كه قاتل به حرم مكّه پناه [1] برده و به اين سبب حرام گشته كه كسى در آنجا متعرّض او شود، لكن بر او در خوراك تنگى مىنمايند تا مضطرّ شود و بيرون آيد، پس مطالبۀ حق از او نمايند و اينها در صورتى است كه جنايت را در حرم نكرده باشد، و الّا جايز است كه در حرم از او مطالبه نمايند.
سؤال تفب [482]:
شخصى متوفّى و وارثش دو برادر پدر مادرى است، وارث يكى از آنها سه ربع است و از ديگرى يك ربع؟
جواب:
متوفّى زنى است كه عمزادۀ آنها و زوجۀ يكى از آنهاست.
سؤال تفج [483]:
ارث پسرى مساوى حصّۀ ارث پدرش شده؟
جواب:
آن پسر دختر عمّ خود را گرفته و وارثش منحصر در آن پسر و پدر شده.
سؤال تفد [484]:
زنى ارث از چهار شوهر برده يكى بعد از ديگرى، پس نصف مال به آن زن رسيده و نصف ديگر به ساير ورثه؟
جواب:
اين در صورتى است كه چهار برادر؛ او را به تدريج گرفته و مردهاند، پس هرگاه فرض كنيم كه مال آنها هيجده دينار بوده، به اين طريق كه شوهر اوّل از خود هشت دينار داشته، و دويم شش دينار، و سيّم سه دينار، و چهارم يك دينار داشته، پس از تركۀ شوهر اوّل به زن دو دينار و به هر يك از