نام کتاب : الاحتجاج - ترجمه غفاری نویسنده : الطبرسي، أبو منصور جلد : 1 صفحه : 35
ذو المننست و سيد المرسلين و اوصياى آن حضرت صلى الله عليه و آله و سلم و علماى دين استعمال بحث و جدال چنين در دين كردند . و اما جدال بغير احسن بنا بر نهى حضرت مهيمن حرام و غير مستحسن است ، و ملك علام آن را بر شيعيان ما حرام گردانيد ، و چگونه ايزد متعال مطلقا جمله جدال را حرام گرداند و حال آنكه در كتاب مستطاب ايزد متعال در باب يهود ضال و نصارى بىسعادت و اقبال ميفرمايد كه : « * ( وَقالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ كانَ هُوداً أَوْ نَصارى تِلْكَ أَمانِيُّهُمْ قُلْ هاتُوا بُرْهانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ ) * » [1] . تفسير آيه وافى هدايه و الله اعلم بالبداية و النهاية آنست كه اعتقاد فاسد طايفه يهود عاقبت نامحمود و نصارى مختلفة الآراى در يوم الحساب و عرض اعمال آنست كه هيچ احدى از افراد بنى نوع انسان از نسا و رجال بغير اين دو طايفه ضال داخل بهشت عنبر سرشت نگردند ، حضرت عزت بىمثال ميفرمايد كه اين دعوى امانى و آمال ايشان بغير حجت و برهان صحيح و عيان نيست ، و اگر آن جماعت ناقصان خواهند كه در دعوى خود از راست گويان باشند بايد كه حجت و برهان خود را ثابت و بيان نمايند ، زيرا كه دعوى در هنگام انكار مدعى عليه بغير بينه و برهان مقبول هيچ طايفه از انبيا و رسولان و اوصياى آن اعيان نيست ، پس علم بتصديق قول ايشان موقوف است بر اثبات حجت و برهان ، و يا آنكه دعاوى خود را بدلائل و براهين واضح و مبين از روى حجت ننمايند و خواهند اراده اثبات دعوى از روى قيل و قال كنند روا نيست الا باحسن جدال ، زيرا كه جدال بغير احسن ممتنع و وبالست . در آن هنگام از اصحاب گرام در آن مقام از حضرت امام الانام بعد از عرض فدويت و نيكو بندگى استفهام و استعلام نمود كه يا ابن رسول الله پدر و مادرم فداى تو باد