responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الاحتجاج - ترجمه غفاری نویسنده : الطبرسي، أبو منصور    جلد : 1  صفحه : 316


چون احوال ايام ثلثه برين منوال انصرام يافت روز چهارم خالد بن وليد با هزار نفر بدر خانه ابا بكر حاضر شد و گفت اى ابا بكر سبب ترك تردد مسجد رسول و بگوشه مختفى گشتن معلوم نيست يقين دانيد كه بنو هاشم از ملاحظه قدرت و استيلاى شما طمع در امر خلافت امت خواهند كرد كه و الله در اين باب خلاف نيست .
ابا بكر با خالد در تكلم بود كه در همان دم غلام حذيفة اليمان سالم نيز با هزار آدم نزد ابا بكر رسيد و بعد ازو معاذ بن جبل با هزار مرد مكمل در همان محل رسيدند همچنين مردم بعد از ايشان ده ده بيست بيست پيش ابا بكر حاضر مىشدند تا آنكه چهار هزار كس مجتمع گشتند .
عمر چون اجتماع مردم را ملاحظه نمود و خاطر از بعضى ممر جمع فرمود باتفاق آن لشكر با شمشيرهاى برهنه مشتهر ابا بكر را برداشته بمسجد النبى صلى الله عليه و آله و سلم حاضر گشتند .
عمر در پيشاپيش آن عسكر قريش و غيره با شمشير برهنه در حزم و احتياط لشكر سعى وافر مىنمود و چون تمامى مردم را در مسجد پيغمبر حاضر ديد روى بجمعى كه سابقا شهادت بر احقيت و اولويت امير المؤمنين على و اولاد او عليهم السّلام و التحيه بر خلافت و ولايت امت داده بودند آورده گفت :
و الله كه اگر يكى از شما بكلام سابق متكلم گردد هر آينه من پيكان چشمهاى او را از حدقه بيرون آرم بلكه سر او را بىتن گردانم و اهل و عيال او را بر آن كس بگريانم بايد كه رحم بخود نمائيد و طريق مخالفت اعيان اصحاب حضرت رسالتمآب نه پيمائيد .
خالد بن العاص كه اسبق شهود ولايت حضرت ولايتمآب بود چون استماع مقالات ناستوده عمر نمود بغايت برآشفت و نوائر غضبش مشتعل گشت .
روى بعمر آورده گفت يا ابن الصهاك الحبشيه ما را بشمشيرهاى خود و باقى امت تهديد مينمائيد يا بجمعيت و كثرت خود مبتهج و مفتخر گشته وسيله اقراع ما

نام کتاب : الاحتجاج - ترجمه غفاری نویسنده : الطبرسي، أبو منصور    جلد : 1  صفحه : 316
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست