نام کتاب : الاحتجاج - ترجمه جعفری نویسنده : الطبرسي، أبو منصور جلد : 2 صفحه : 98
اينك دعىّ بن دعىّ ( يعنى اين مرد بىپدر كه بنى اميّه او را به خود ملحق كردند و زادهء آن بىپدر ) ميان دو چيز استوار پاى فشرده و بايستاده است ؛ يا شمشير كشيدن يا خوارى كشيدن ، و هيهات كه ما به ذلَّت تن ندهيم ، خداوند و رسول او و مؤمنان براى ما زبونى نپسندند و نه دامنهاى پاك ( كه ما را پرويدهاند ) و سرهاى پر حميّت و جانهائى كه هرگز طاعت فرومايگان را بر كشته شدن مردانه ترجيح ندهند و من با اين جماعت اندك با شما كارزار كنم هر چند ياوران مرا تنها گذاشتند . سپس با تمثّل به شعر شاعرى ( ظاهراً او فروة بن مسيك باشد ) فرمود : اگر پيروز شويم ديريست كه پيروز بودهايم ، و اگر مغلوب شويم باز هم مغلوب نشدهايم ، عادت ما ترس نيست و لكن ( كوشش براى زنده ماندن خود مىكنيم و كشتن دشمن ) براى آنكه كشتن ما با دولت ديگران قرين است ، اگر پادشاهان جاودان بودند كه ما هم جاودان خواهيم بود ، و اگر بزرگان ماندند كه ما نيز خواهيم ماند ، پس با آنها كه از غم ما شاد مىشوند بگوى كه بيدار شويد كه ايشان هم بدان چه ما رسيديم خواهند رسيد ! ! .
نام کتاب : الاحتجاج - ترجمه جعفری نویسنده : الطبرسي، أبو منصور جلد : 2 صفحه : 98