responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الاحتجاج - ترجمه جعفری نویسنده : الطبرسي، أبو منصور    جلد : 2  صفحه : 63


و گفت : من قصد كتابت قرآن در مصحفى را دارم آنچه از مكتوبات قرآن نزد خود دارى نزد من فرست ، او نيز آمده و گفت : بخدا اگر چنين مىكردم قبل از رسيدن آن بدستت گردن مرا مىزدى ، عمر گفت : براى چه ؟ حضرت گفت : زيرا خداوند در قرآن مىفرمايد : « و راسخان در علم » مراد خداوند من هستم نه تو و اصحابت ، عمر غضبناك شده و گفت : اى پسر ابى طالب ، فكر مىكنى هيچ كس جز تو علمى ندارد ! ؟ ، پس هر كه مقدارى از قرائت قرآن مىداند آن را نزد من آرد . بدين ترتيب هر كه مقدارى از قرآن را در سينه داشت و يكنفر هم شهادت مىداد آن آيه را مكتوب مىداشت و گر نه نمىپذيرفت .
سپس شايع ساختند كه مقدار زيادى از قرآن ضايع شد ؛ بخدا سوگند كه دروغ گفتند ، تمامى قرآن در نزد أهل قرآن محفوظ است .
سپس عمر بن خطَّاب به قضات و واليان خود امر نمود كه در نظرات خود اجتهاد كرده به آنچه حقّ است رأى و فتوا دهند ، از اين به بعد بود كه او و برخى از واليانش در كار عظيم و خطيرى وارد شدند ، و پدرم بود كه براى اتمام حجّت در اين راه از مشكلات عظيم نجاتشان مىداد ، امّا در بعضى امور قضات و ولات نزد خليفه حاضر شده و نظرات مختلف ابراز مىداشتند و عمر بن خطَّاب نيز تجويز مىكرد ، زيرا خداوند متعال وى را

نام کتاب : الاحتجاج - ترجمه جعفری نویسنده : الطبرسي، أبو منصور    جلد : 2  صفحه : 63
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست