نام کتاب : الاحتجاج - ترجمه جعفری نویسنده : الطبرسي، أبو منصور جلد : 2 صفحه : 55
آرى بخدا آن دو بهتر از من و پدرشان بهتر از پدرم و مادرشان بهتر و نيكوتر از مادر من است ، من خود از رسول خدا صلَّى الله عليه و آله شنيدم كه در بارهء آن دو و پدرشان مطالبى فرمود در حالى كه من پسركى بودم با اين حال همه را حفظ داشته و بخاطر سپردهام . معاويه گفت : آنچه شنيدى بگو - و در آن مجلس جز او و امام حسن و امام حسين عليهما السّلام و ابن عبّاس و برادرش فضل كسى ديگرى نبود - ، كه بخدا قسم تو دروغگو نيستى ، عبد الله گفت : آنها بزرگتر از چيزى است كه در دل دارى . معاويه گفت : هر چند بزرگتر از كوه احد و حراء باشد ، و تا وقتى كه كسى از أهل شام اينجا نباشد در نظر من هيچ تفاوتى نمىكند ! ! و اكنون كه خداوند سركردهء شما را كشته و جمع شما را پراكنده ساخته و حكومت به أهل و معدن آن رسيده ديگر اهمّيتى به گفتههاى شما نداده و ادّعايتان هيچ زيانى بمن نمىرساند . عبد الله گفت : شنيدم رسول خدا صلَّى الله عليه و آله مىفرمود : « من به تمام أهل ايمان به جان خودشان شايسته ترم ، پس هر كه من از نفس خود بر او اولى و شايسته ترم پس تو اى برادرم بر او از خودش اولى و شايسته ترى » ، و علىّ در خانه روبروى آن حضرت بود و حسن و حسين و عمر بن امّ سلمه و اسامة بن زيد ، و فاطمه عليها السّلام و أمّ أيمن و أبو ذرّ و مقداد
نام کتاب : الاحتجاج - ترجمه جعفری نویسنده : الطبرسي، أبو منصور جلد : 2 صفحه : 55