responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الاحتجاج - ترجمه جعفری نویسنده : الطبرسي، أبو منصور    جلد : 2  صفحه : 470


گفتى : همسرت را براى خود نگاه دار و از خدا پروا داشته باش ، و در دل خويش چيزى را پنهان مىداشتى كه خدا آشكاركنندهء آن است ، و از مردم بيم داشتى و حال آنكه خداوند سزاوارتر است كه از او بيم بدارى » . سپس زيد بن حارثه آن زن را طلاق داده و او نيز عدّهء طلاق نگاه داشت و پس از آن پروردگار او را به عقد حضرت رسول صلَّى الله عليه و آله درآورد ، و بدين مناسبت در قرآن آيه نازل فرمود كه : « پس چون زيد حاجت خود از او برآورد ( او را طلاق داد ) وى را به زنى به تو داديم تا بر مؤمنان در بارهء [ ازدواج با ] زنان پسر خواندگانشان تنگى و باكى نباشد هر گاه كه [ پسر خواندگانشان ] حاجت خود را از ايشان برآورده باشند ؛ و فرمان خدا شدنى است - احزاب : 37 » ، سپس خداوند از اين مطلب با خبر بود كه منافقين به جهت اين ازدواج ، بر آن حضرت خرده خواهند گرفت ، بهمين جهت اين آيه را نازل فرمود : « بر پيامبر هيچ حرج و گناهى نيست در آنچه خداوند براى او مقرّر و روا داشته است - احزاب : 37 » .
مأمون گفت : سينه‌ام را شفا دادى اى زادهء رسول خدا ، و آنچه بر من ملتبس و مشتبه بود را واضح نمودى ، خداوند از جانب انبياى خود و اسلام جزاى خيرت دهاد ! علىّ بن جهم گويد : سپس مأمون جهت اداى نماز برخاسته و دست محمّد بن جعفر ابن محمّد ( عموى حضرت رضا عليه السّلام ) كه در آنجا حاضر بود را گرفت و با خود برد ، من

نام کتاب : الاحتجاج - ترجمه جعفری نویسنده : الطبرسي، أبو منصور    جلد : 2  صفحه : 470
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست