responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : الدِّينَوري، أبو حنيفة    جلد : 1  صفحه : 376


عبد العزيز بن حكم بن ابى العاص بود ، آن دو در خراسان از هر ناحيه به ناحيه ديگر مىرفتند و مردم را به بيعت با محمد بن على فرامىخواندند و آنان را با طرح ستمگرى و روش ناپسند بنى اميه بر ضد ايشان تحريك مىكردند و در خراسان مردم بسيارى دعوت آن دو را پذيرفتند و كار آنان آشكار شد و از پرده بيرون افتاد .
خبر آن دو به سعيد رسيد و فرستاد ايشان را آوردند پرسيد شما كيستيد ؟
گفتند بازرگانيم ، گفت اين سخنان كه از قول شما مىگويند چيست ؟ گفتند چه مىگويند ؟ گفت به ما خبر داده‌اند كه شما آمده‌ايد مردم را براى بنى عباس دعوت كنيد .
گفتند اى امير ما به خود و بازرگانى خويش سرگرم هستيم و باين كارها توجهى نداريم .
سعيد آن دو را آزاد كرد ، آن دو بيرون آمدند و همچنان در شهرها و روستاهاى خراسان بصورت بازرگانان آمد و شد مىكردند و مردم را به بيعت با محمد بن على فرامىخواندند و دو سال اين چنين بودند .
آنگاه پيش امام محمد بن على به شام برگشتند و باو خبر دادند كه در خراسان درختى كاشته‌اند كه اميدوارند بزودى ميوه دهد ، و چون پيش او آمدند پسرش ابو العباس متولد شده بود .
محمد بن على دستور داد آن كودك را پيش ايشان آوردند و گفت اين امام و سرور شما خواهد بود و آنان دستها و پاهاى كودك را بوسيدند .
در آن هنگام همراه جنيد بن عبد الرحمن كه حاكم سند بود مردى شيعه بنام بكير بن ماهان زندگى مىكرد كه اموال بسيارى از سرزمين سند بدست آورده بود ، او به وطن خود كوفه آمده بود ، ميسرة عبدى و ابن خنيس با او ديدار و او را از مقصد خود آگاه كردند و از او خواستند با ايشان همكارى كند او پذيرفت و همراه آن دو قيام كرد و تمام اموالى را كه در سند بدست آورده بود در آن راه بخشيد . ميسره در عراق مرد و محمد بن على براى بكير بن ماهان نوشت كه عهده دار مقام او شود كنيه بكير ابو هاشم بود و ميان مردم با همان كنيه معروف بود .

نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : الدِّينَوري، أبو حنيفة    جلد : 1  صفحه : 376
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست