« بنام خدا و در راه خدا و درود خدا بر پيامبرش . ( آيا پس ديدى اگر بهره داديم آنها را سالها ، پس آمدشان آنچه وعده داده شده بودند ، بىنياز نكرد آنها را آنچه بان بهره ور مىشدند ) . » [ 417 ] و باين ابيات مثل مىزد .
« بانچه از ميان مىرود شاد مىشويم و سرگرم آروزييم همچنان كه شخص خوابيده با خوابها شاد مىشود ، اى مغرور روز تو آميخته با سهو و بىخبرى است و شب تو همراه خواب و مرگ ملازم تو است ، كوشش تو براى چيزهايى است كه پايان يافتن آنرا دوست ندارى ، جانوران در اين جهان اين چنين زندگى مىكنند . » آن گاه خود را آماده رسيدگى به مظالم و برگرداندن اموال غصبى كرد و نخست از بنى اميه آغاز كرد و اموال غصبى را كه در دست ايشان بود گرفت و به صاحبان آنها پرداخت ، گروهى از خواص او پيش او آمدند و گفتند اى امير مؤمنان آيا از فتنه انگيزيهاى خويشاوندان خود بيم ندارى ؟ گفت آيا مرا به روزى غير از روز قيامت مىترسانيد اگر از چيزى بيش از روز قيامت بترسم از گزند آن محفوظ نخواهم ماند .
و چون دو سال و پنج ماه از حكومت او سپرى شد ، درگذشت . [ 418 ] يزيد بن عبد الملك :
در آغاز سال يكصد و يكم حكومت به يزيد پسر عبد الملك رسيد ، او برادرش مسلمه را به فرماندارى كوفه و بصره گماشت ، مسلمه مردى خردمند و با فرهنگ بود و از سوى خود سعيد بن عبد العزيز بن حكم بن ابى العاص را به حكومت خراسان گماشت .

417 - آنچه ميان پرانتز است آيات 205 - 207 سوره بيست و ششم ( شعراء ) است در ترجمه آيات از تفسير ابو الفتوح استفاده شد . ( م ) 418 - اين ايجاز و اختصار قابل توجه است ، آيا مطالبى يا بخشهايى از اخبار الطوال از بين نرفته است ؟ براى اطلاع بيشتر از احوال عمر بن عبد العزيز ، ر . ك ، نويرى ، نهاية الارب ج 21 فصل حكومت او و ترجمه آن كتاب به قلم اين بنده : ( م ) :