نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامى نویسنده : سجادی، جعفر جلد : 3 صفحه : 1901
شو همره بلبل بلب هر مهوش
كه درست مقلوب كل است و تمامت شعر وارونه خوانده شود.
(از بديع فروغى ص 87- 89).
مُقَنْطَرات
- (اصطلاح هيوى).
ابو ريحان بيرونى گويد:
دايرههااند موازى مر افق را. اگر زبر افق باشند سوى سمت الرأس
مقنطرات ارتفاع خوانند. و اگر. زير افق باشند سوى سمت الرأس ببرابرى پاى مقنطرات
انحطاط خوانند.
دايره بزرگ با دايره بزرگ نزديكى هم كند تا او را بر دو نقطه ببرد كه
سر قطر كردهاند و ز او نيز دورى كند بدو نقطه همچنان برابر با يكديگر. و منطقة
البروج چون معدل النهار را بر دو نقطه برابر يك با ديگر همىبرد، بدو نقطه ديگر
برابر يك بديگر نيز دور از وى همىشود. و دو نقطه تقاطع باعتدال معروفاند، زيرا ك
آفتاب چون بايشان رسد روز با شب خويش راست شود بهمه جاى اندر روى زمين، و يكى بر
ديگر نفزايد. و يكى را نقطه اعتدال بهارى خوانند. و اين آنست كه چون آفتاب از وى
بگذرد بنيمه شمالى از منطقة البروج شود. و ديگر را نقطه اعتدال تيرماهى خوانند. و
اين آنست كه چون آفتاب از وى بگذرد بنيمه جنوبى افتد. و اعتدال را نيز استوا
خوانند. و اما آن هر دو نقطه كه غايت دورى بود اندر آن از معدل النهار نقطه انقلاب
خوانند و منقلب نيز. و آن انقلاب كه بنيمه شمال است او را انقلاب تابستانى خوانند.
و آنك بنيمه جنوب است او را انقلاب زمستانى خوانند، و انقلاب گشتن بود، زيرا ك
آفتاب ازين دو نقطه باز گردد و آغازد ببر آمدن بسوى شمال از پس فرود آمدن سوى جنوب
يا بفرودآمدن سوى جنوب از پس برآمدن.
(رجوع شود به التفهيم ص 73)
مَقُول
- (اصطلاح منطقى) كلمه مقول در لغت يعنى گفته شده و در اصطلاح اهل
معقول بمعناى محمول آمده است و مقول در جواب ما هو يعنى آنچه در مقام سؤال از
ماهيت شىء گفته و حمل شود و بعبارت ديگر ذاتيات نوعى و جنسى اشياء را گويند:
(از دستور ج 3 ص 307).
مَقُولاتِ عَشَره
- (اصطلاح منطقى) حكماء جواهر و اعراض دهگانه را مقولات عشر گويند و
آنچه مشهور ميان فلاسفه است مقولات برده قسماند بحكم حصر عقلى و اين تقسيم و حصر
عقلى را ارسطو پايهگذارى كرده است وى موجودات عالم را محدود و منحصر در ده مقوله
كرده است كه نه مقوله عرض و يك مقوله جوهر باشد.
مقولات نهگانه عرضى عبارتند از كم، كيف، وضع، اين، اضافه، متى، ملك
يا جده يا له فعل و انفعال «ان يفعل و ان ينفعل» هر يك از مقولات در تحت عنوان
كلمه خود شرح داده شده و ميشود و مقوله جوهر نيز اقسامى دارد كه شرح داده شد.
بعضى مانند سهلان ساوجى صاحب بصائر قائل به پنج مقولهاند كه جوهر،
كم، كيف، نسبت و حركت باشد و بعضى چهار مقوله اساسى قائلاند كه جوهر، كم، كيف و
نسبت باشد و نسبت را جنس هفت
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامى نویسنده : سجادی، جعفر جلد : 3 صفحه : 1901