responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامى نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 879

ذ

ذا

- (اصطلاح ادبى) ذا اسم اشاره است براى مذكر مفرد، ذان و ذين براى تثنيه مذكر در حال رفع «ذان» و در حال جر و نصب «ذين» و «ذه- و ذهى- و ذه» بسكون‌ها و كسر نيز براى مفرد مذكر آيد.

و هر گاه كاف بآخر آن ملحق شود با لام «ذلك» براى دور و اگر كاف تنها باشد «ذاك» براى متوسط بود و گاه هاء تنبيه باول آن اضافه شود و گويند «هذا».

ذابِح‌

- (اصطلاح نجومى و هيوى) و بيست و دومين منزل از منازل قمر بود و علامت آن دو ستاره است هر دو از اصغر قدر ثالث بر دو شاخ جدى و بين آن دو يك گز بود و ميان آن دو ستاره بود مايل بفوق از اصغر قدر خامس بر اين صورت:

و كوكب وسط را شاة المذبوح گويد و آن دو كوكب را سعد الذابح نيز خوانند.

(از بيست باب ملا مظفر)

ذات‌

- (اصطلاح فلسفى و عرفانى) كلمه ذات بر امورى چند اطلاق ميشود 1 هر چيزى كه قابل اشاره باشد و در موضوعى نباشد 2- كليات جواهر 3- عرض 4- مقولات تسع عرضى و اطلاق بر هويت شخصى و بر ماهيت نوعى ميشود و ذات و حقيقت در بعضى موارد بيك معنى آمده‌اند و اطلاق بر جوهر شى‌ء و آنچه صالح باشد كه از آن خبر داده شود نيز ميشود «الافعال انما اختلف من قبل اختلاف الذوات و اذا ارتفعت الاسماء و الحدود صار المواد شيئا واحدا». (از تفسير ص 1136).

«محال ان يوجد شى‌ء بالعرض الا من قبل ما بالذات لان ما بالذات اقدام مما بالعرض» (تفسير ص 378) و گويند ذات بارى عاقل و معقول است و ذات او مجهولة الكنه است.

(از اسفار ج 3 ص 18، 29، 160 و رجوع شود به تفسير ص 16- 17) در نزد عرفا اسم و نعت و صفت معالم ذاتند چنانكه قادر بودن اسمى از اسماء ذات و قدرت صفتى از صفات حق است و قدير نعتى از نعوت خداست و متكلم بودن اسمى از اسماء الله و كلام صفتى از صفات الله ميباشد (لمع ص 351- تاريخ تصوف 645)

ذاتِ سَبَبين‌

- (اصطلاح فقهى) كسى است كه از دو طرف و سبب ارث برد. يكى‌

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامى نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 879
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست