- (اصطلاح فلسفى) دهرى بكسى ميگويند كه قائل بقدم دهر بمعنى زمان
بوده و حوادث را مستند بدهر ميداند و بعبارت ديگر كسى كه قائل بخداى مدبر جهان
وجود نيست دهرى ناميدهاند «اما الدهرية فالحس هو الذى اعتمدت عليه».
(تهافت التهافت ص 416- كشاف ص 480)
دَهِش
- (اصطلاح عرفانى) و عبارت از سطوت خاصى است كه خرد محب را از جهت
هيبت محبوب خود مصدوم كند.
در شرح منازل است كه دهشت مريد در مقام صولت حال بر علمش ميباشد يعنى
آنچه در اوائل وارد شود كه عبارت از واردات اوليه باشد مانند بروق و لوائح كه
حالتى بر سالك دست ميدهد كه دهشت است و اين جهت صولت كشف باشد و در موقعى كه سالك
در تلون است و خود را مهذب مينمايد متحول ميشود و در اثر مشاهده اعمال و نفس خود
دهشت ميكند.
(رجوع به فرهنگ مصطلحات عرفا تأليف نگارنده شود).
دَيات
- (اصطلاح فقهى) ديات جمع ديت است و آن مقدار مال معينى است كه از
طرف شرع جهت پاره از جنايات كمتر از قتل و يا خود قتل معين شده است.
در معتقد الاماميه آمده است:
ديت مرد آزاد مسلمان در قتل عمد صد اشتر بود، يا دويست گاو، يا دويست
جامه، يا هزار گوسفند، يا هزار دينار، يا ده هزار درهم نقره. دليل بر اين، اجماع
اين طائفه است.
و آن كس كه گويد گوسفند ميشينه بايد، و درم دوازده هزار، دليل بر وى
باشد، زيرا كه اصل برائت ذمت است.
و اين ديت در مال قاتل واجب باشد، و در مدت يك سال ادا بايد كرد.
و ديت قتل خطا كه مانند عمد باشد.
بر كسى كه خداوند اشتر بود سى و سه حقه باشد. و سى و سه جذعه، و سى و
سه ثنيه. و اين هم چنان بايد كه گشن داده باشند.
و اين ديت هم در مال قاتل واجب باشد.
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامى نویسنده : سجادی، جعفر جلد : 2 صفحه : 870