responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامى نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 1301

النهايتين».

(راحة العقل ص 156).

«ذات هد المحرك (طبيعت) هى الحياة السارية من العالم الربوبى المعبر عنها بالصور التى وجودها بالانبعاث من عالم الابداع».

(راحة العقل ص 219).

و بالجمله حميد الدين كرمانى ترتيب كار فلاسفه مشارا گرفته و با وضعى خاص با آراء و عقايد اخوان و كلمات عرفا و عقايد مذهبى و اخبار و آيات تلفيق داده و فلسفه خاصى بوجود آورده است.

وى جهان وجود را بعد از مبدأ- المبادى عبارت از يك امر ميداند كه آن طبيعت و روح جهان است و آن خود مراتبى دارد كه هر مرتبتى نامى دارد چنانكه صدر الدين همين معنى را از وجود ميخواهد.

وى در مراتب تفصيل، جهان وجود را دو قسمت كرده است يكى روحانى و ما فوق طبيعت و ديگرى جهان جسمانى باطلاق عام.

در طرف عالم ما وراء ابتداء عقل اول و بعد عقل قائم بالفعل است كه مراد از عقل اول مبدأ المبادى و عقل قائم بالفعل همان عقل اول به اصطلاح فلسفه عاميه است.

و بعد ملائكه موكله به عالم طبيعت است (عقول طوليه در فلسفه معموله).

و بعد عالم انسان است با جسم و نفس خود و آن نيز جامع تمام و جهان كوچكى است كه مضاهى با عالم بزرگ است و در طرف ديگر ابتداء عقل بالقوة است كه هيولى و صورت است و بعد عالم طبيعت بمعنى افلاك و كواكب است و بالاخره در ذيل هر دو، عالم انسانى است كه جامع هر دو طرف است.

وى بعد از بيان ترتيب عالم تكوين عالم دين و تشريع را نيز بازاء و مساوى و بالاخره نمونه از آن قرار داده است چنانكه با مراجعه به تصوير در ص 399- 340 مشهود است.

عُقولِ فَعّاله‌

- (اصطلاح فلسفى) صدر الدين شيرازى گويد: تمام عقول فعال‌اند و اشعه انوار الهى‌اند و بنا بر اين كلمه عقل فعاله كلمه عامى است كه شامل تمام عقول طوليه ميشود لكن از نظر جهان جسمانى عقل فعال عقل دهم است كه مستقيما به جهان كون و فساد و عقول و نفوس انسانى فيض دهد.

(رسائل صدرا ص 64) رجوع به عقل شود.

عُقولِ قادِسَه‌

- (اصطلاح اشراقى) و مراد از عقول قادسه و قدسيه عقول مجرده و قاهره‌اند.

(از اسفار ج 3 ص 165)

عُقولِ مُتَكافِئَه‌

- (اصطلاح فلسفى) بيان شد كه در عرض عقول طوليه مترتبه عقولى ديگر پديد آمده‌اند كه آنها را عقول عرضيه متكافئه مينامند از آن جهت كه ترتب على و معمولى ميان آنها برقرار نيست و گمان كرده‌اند كه مراد افلاطون از ارباب انواع همان عقول متكافئه عرضيه است رجوع بانوار عرضيه و انوار متكافئه شود.

عَقيقَه‌

- (از اصطلاحات فقهى و گاه‌شمارى).

روز هفتم تولد طفل مستحب است گوسفندى را ذبح كرده به فقراء دهند و

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامى نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 1301
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست