responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامى نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 1171

و از غرائب اين است كه صاحب كفايه و مجمع البرهان بطورى كه از آنها نقل شده است اعمام قريب ميت را با اخوال بعيد او و همچنين بالعكس، شريك الارث قرار داده‌اند.

(كليات حقوقى ص 361)

طبقه‌

- (اصطلاح اهل حديث) و عبارت از جماعتى ميباشند كه در سن مشترك باشند و در برخورد و مصاحبت با مشايخ هم عصر و يكى باشند كه آنها يك طبقه‌اند.

ز درايه ص 158)

طَبَقه‌بَندىِ عُلُوم‌

- (اصطلاح منطقى فلسفى) بطور كلى علوم در دوران تاريخى و سير تكاملى خود بدسته‌هاى مختلف تقسيم و طبقه‌بندى شده است چه در يونان باستان و چه در حوزه‌هاى علمى و فلسفى اسكندريه و جز آن و سپس در نزد فلاسفه اسلامى مانند فارابى و شيخ الرئيس و جز آنها و اكنون طبقه‌بندى علوم را از نظر علماى اسلامى از متن كتاب درة التاج كه اثر مهم فلسفى قطب الدين شيرازى است بشرح زير نقل مينمايد:

در بيان علمى كى مورد قسمت خواهد بود.

اول بدان- كه لفظ علم اطلاق كنند و بآن تصور واحد خواهند چون علم بماهيت انسان. و در اكثر علم بأين معنى مرادف معرفت باشد- و از اين جاست كه نحاة گويند: كه علم چون بمعنى معرفت باشذ تعديه بيك مفعول كند. و اطلاق كنند و بآن تصديق واحد خواهند جنانك علم بآنكه: السماء فوقنا. و حد او بأين گويند كه: عقد فى شى‌ء انه كذا- و انه لا يكون كذا- و يلزم ان يقع مطابقا للوجود- و حاصلش آنست كه علم اعتقاد حكمى باشذ- بشرط جزم، و مطابقه، و ثبات. چنانكه در يقين گفته شذ. و اطلاق كنند و بآن صناعت خواهند- چنانكه گويند علم الصب، و علم الفلاحة.- و گويند صناعة الطب، و صناعة الفلاحة.- و گويند صناعة الطب، و صناعة الفلاحة.

و صناعت را حد بآن گويند- كه:

صناعت ملكه باشذ نفسانى- كه بواسطه آن قادر باشد بر استعمال موضوعاتى- سوى غرضى از اغراض- بر سبيل ارادت- كه آن استعمال صادر باشد از بصيرتى بحسب آنچه ممكن باشد در آن موضوعات.

و صناعت مغاير خلق است،- چه خلق را برين وجه حد مى‌گويند كه: ملكه‌ايست كه از نفس بواسطه آن افعالى بسهولت حاصل شو- بى‌آنكه محتاج شود در آن برويتى و فكرى. پس صناعت مشارك خلق است در آنكه هر يكى ملكه نفسانى‌اند- و مخالف اوست در آنكه در صناعت احتياج برويت باشد در صدور افعال ازو- و در خلق نباشد. و در صناعت استعمال موضوعاتى نحو غرض من الاغراض- لازم است- در خلق چنين نيست.- الى [غير] ذلك من الفروق.

و العلم المرادف لليقين- اگر چه- يا حالت باشد- يا ملكه،- لكن اين علم مورد تقسيم ما نيست، بل آنچ مورد تقسيم خواهد بود علم است بمعنى صناعت.

و بدان كه صناعت. يا بسيط بود- يا مركب، بسيط آن بود كه مركب نباشد از صنايع ديگر، چون: قصارت- و مساحت، و مركب آن باشد- كه از اجزائى متألف‌

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامى نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 1171
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست