responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامى نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 1121

صَوامِعِ مَلَكوت‌

- (اصطلاحات عرفانى) عالم ملكوت است.

(رجوع بعالم ملكوت و اسفار ج 3 ص 84 شود.)

صَوت‌

- (اصطلاح فلسفى) صوت يكى از كيفيات محسوسه مسموعه است و سبب قريب آن تموج هوا است و سبب تموج هوا امساس عنيف يا تفريق عنيف است و تموج هوا در اثر قرع و قلع و خرق و غيره حاصل ميشود و پيش ميرود تا آنكه بهوائى كه در صماخ است رسيده و موجب حدوث صوت شود.

و بعضى گمان كرده‌اند كه صوت عبارت نفس تموج هوا است و بعضى ديگر گويند:

نفس قلع و قرع و قمع و خرق است.

صدر الدين اين اقوال را مردود ميداند و گويد: صوت از امورى است كه در خارج موجود است زيرا ما علاوه بر ادراك صوت جهت و فواصل آن را در مى‌يابيم و اگر اصوات در خارج موجود نبودند جهت و فواصل آنها را ادراك نمى‌كرديم.

(از اسفار ج 2 ص 32- 33 كشاف ص 811- اخوان ج 3 ص 146- مجموعه دوم مصنفات ص 104- 241)

صُورَت‌

- (اصطلاح فلسفى و عرفانى) كلمه صورت بر امورى چند اطلاق شده است:

1 ماهيت نوعيه 2 هر نوع ماهيتى 3 حقيقتى كه قوام محل بدانست 4 طبيعتى از قوام محل باعتبار حصول نوع طبيعى از آن 5 كمال چيزى كه مفارق از آنست 6 نفس 7 عرفا بر اسماء و صفات خدا باعتبار مظهريت آنها از ذات او صورت اطلاق كرده‌اند 8 هر امرى كه صفت براى موصوفى باشد 9 شكل 10 آنچه فعليت اشياء بآنست 11 بر ماهيت باعتبار حضور علمى صورت علميه گفته‌اند چنانكه اين اصطلاح يعنى صورت علميه گاه اطلاق بر موجودات ذهنى نيز ميشود يعنى صور اشياء كه در ذهن حاصل ميشوند و وجود ذهنى بخود ميگيرند صور علميه و صور عقليه گويند در مقابل صورت حسيه كه شكل و رنگ اشياء خارجى است كه بواسطه حواس ديده ميشود كه صور شكليه هم گويند.

بر نفس انسان صورت بدن اطلاق شده است از جهت آنكه كمال بدن انسان بدانست كه صور انسانى هم نامند. و بر نفس نباتى كه كمال نبات بآنست صورت نباتى اطلاق شده است.

بر نفس حيوانى كه كمال حيوان بآنست صورت حيوانى اطلاق كرده‌اند و باين جهت كمال هر چيزى را صورت آن چيز ناميده‌اند.

و جسميت اجسام و آنچه جوهريت جسم بآنست و بالاخره جوهريت قابل ابعاد كه محل يعنى هيولى بدون او تقرر و وجودى ندارد و مشترك در تمام اجسام است صورت جسميه گويند كه همان امتداد جسمانى و شكل است كه مشترك در تمام اجسام است در مقابل صورت نوعيه كه منشأيت صدور افعال مختلفه و مختصه بهر نوعى است زير انواع مختلف را هر يك آثار مخصوص بدانست و آن ناشى از صورت جسميه و صورت مقوم جسميت اشياء نيست و الا تمام اشياء و انواع را خاصيت و آثار يكسان ميبود زيرا صورت جسميه كه مقوم جسميت و حال در هيولى است در تمام اجسام يكسان است پس آنچه منشأ

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامى نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 1121
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست