كه فقط در اين صورت از معنى حقيقى صرف نظر ميشود.

(كليات حقوقى ص 827)

انْضِمامِيّات‌

- (اصطلاح فلسفى) انضماميات مقابل انتزاعيات است (رجوع باعتبارى و تركيب انضمامى و رسائل صدرا ص 113 شود).

انْطِباع‌

- (اصطلاح فلسفى) كلمه انطباع نزد اهل معقول بمعناى حلول اجزاء چيزى در چيزى ديگر است و بهمين معنى است قول بانطباع در مورد حصول علم و وجود ذهنى و در ابصار.

در مورد وجود ذهنى كسانى كه قائل بانطباع شده‌اند ميگويند شبح موجودات خارجى در قوت مدركه و ذهن انسان منطبع ميشود يعنى حلول ميكند و در مورد ابصار پيروان انطباع ميگويند شبح اشياء خارجى در بصر منطبع ميشود و از اين راه ابصار حاصل ميشود نهايت در مورد وجود ذهنى و ابصار بنا بر قول بانطباع حلول عين اجزاء شى‌ء خارجى نيست بلكه شبح آنها است. و گاه انطباع را بمعناى حلول عين اجزاء گرفته‌اند و در محل خود بيان شده است كه انطباع باين معنى محال است.

(شفا ج 1 ص 239 و ش ص 358)

انْظِلام‌

- اين اصطلاح اخلاقى است و در مقابل و طرف تفريط عدالت است.

خواجه طوسى گويد: و اما انظلام و آن طرف تفريط است تمكين دادن طالب اسباب معاش بود از غصب و نهب و آن انقياد نمودن در فرا گرفتن آن بى‌استحقاق بل بطريق مذلت كه شخص در طرف تفريط باندازه مهمل باشد تا آنكه اجازه دهد اشخاصى كه طالب جاه و مقامند و همواره پا از جاده عدل و انصاف فرا ميگذارند بآنها تعدى كرده و اموال و مشاغل آنها را غصب كنند و اين صفت نيز ناپسند است و بالاخره همان طور كه ظلم ناپسند است انظلام نيز مذموم است.

(رجوع شود باخلاق ناصرى ص 84)

انْعام‌

- (اصطلاح فقهى) انعام بفتح همزه چارپايان را گويند و در اصطلاح فقها انعام ثلاثة شتر، گاو و گوسفند را گويند كه از حيوانات مورد زكات‌اند در صورتى كه بحد نصاب معينى برسند گاو را دو نصاب است يكى 30 عدد كه يك گاو ساله شود به (شرح لمعه ج 1 ص 102).

رأس است كه يك گاو ساله 2 تا سه ساله بايد داد و همين طور است هر چه بالا رود 30 رأس به 30 رأس يا 40 رأس به 40 رأس حساب ميشود.

و نصاب گوسفند 5 است اول چهل گوسفند كه زكاة آن يك گوسفند است دوم 121 گوسفند كه زكاتش دو گوسفند است سوم 201 گوسفند زكواتش سه گوسفند و چهارم 301 گوسفند زكاتش چهار گوسفند و پنجم 400 ببالا در هر صد رأس يك گوسفند و ما بين نصابين معفو است.

در شتر نصاب اول 5 شتر است يك گوسفند و دوم 10 شتر است 2 گوسفند