responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ فلسفى نویسنده : جميل صليبا- منوچهر صانعى دره بيدى    جلد : 1  صفحه : 450

همان شرايط شى‌ء است. مثال اين مطلب، سخن غزالى است كه گفته است: مشاهده توالى دو پديدار، به ما اين امكان را نمى‌دهد كه بگوييم پديدار اولى علت پديدار دومى است. مثلا اگر در برخورد آتش، آتش‌سوزى واقع شود، اين امر دال بر وقوع آتش‌سوزى در كنار آتش است نه توسط آن.

مثال ديگر، قول مالبرانش است كه گفته است. وقتى رابطه‌اى بين تغييرات اين جهان مشاهده مى‌كنيم، اين تغييرات دال بر عليت طبيعى مستقل از اراده خداوند نيست.

اجسام خودبخود حركت نمى‌كنند و اگر با هم برخورد و تصادم نمايند، برخورد آنها جز عليت موقعى معلول پراكندگى حركات آنها نيست.

خلاصه قول به عليت موقعى منجر به نفى ضرورت عليت طبيعى مى‌شود. در نظر مالبرانش تمام موجودات مستقيما متصل به اراده خداوند هستند. اوست كه اشياء را بطور مستمر مى‌آفريند و دائما آنها را به حركت مى‌آورد. مثلا دست مرا، درست هنگامى كه قصد حركت آن را دارم، حركت مى‌دهد، و همزمان با بعضى تغييرات عصبى در وجود من، بعضى عواطف و انفعالات را در من مى‌آفريند. بنا بر اين در نظر مالبرانش و غزالى، هر عليت طبيعى، عليت موقعى است و عليت حقيقى فقط عليت خداوندى است. خلاصه، نظريه موقع انگارى (Occasinalisme( تأكيد مى‌كند كه فاعل حقيقى فقط خداوند است و جز او علتى نيست و احوال موجودات، چيزى نيست جز موقعيت‌هاى مناسب براى بروز فعل الهى.

ظلم‌

فارسى/ ستم‌

فرانسه/Injustice

انگليسى/Injustice

«ستم عبارت است از قرار دادن شى‌ء در غير جاى خود و در شريعت عبارت است از تجاوز از حق به باطل كه عبارت از جور است. و گفته‌اند كه ستم تصرف در ملك ديگران و تجاوز از حد است.» (تعريفات جرجانى. رجوع كنيد به عدالت).

ظن‌

فارسى/ گمان‌

فرانسه/Opinion

انگليسى/Opinion

ظن داشتن نسبت به چيزى يعنى اعتقاد غير يقينى داشتن نسبت به آن. در اصطلاح فيلسوفان، ظن عبارت است از «اعتقاد راجح همراه با احتمال نقيض كه در شك و يقين هر دو، به كار مى‌رود، و گفته‌اند ظنّ عبارت است از يكى از طرفين شك همراه با رجحان.» (تعريفات جرجانى) ابن سينا گويد: «ظن حقيقى عبارت است از اعتقاد به اينكه چيزى به فلان حالت است و ممكن است به اين حالت نباشد، و علم عبارت است از اعتقاد به اينكه شى‌ء به فلان حالت است و ممكن نيست كه به اين حالت نباشد، و اين به واسطه امرى است كه اين حالت را ايجاب مى‌كند و شى‌ء نيز داراى چنين حالتى است.» (نجات) اما عقل عبارت است از «اعتقاد بى‌واسطه به اينكه شى‌ء به فلان حالت است و طبعا نمى‌تواند غير از اين باشد. مثل اعتقاد به مبادى اوليه براهين.» (نجات) اين تمايز بين ظن و علم و عقل از فلسفه يونان اقتباس شده است. (رجوع كنيد به افلاطون رساله‌هاى منون و جمهور) مظنونات «آرائى است كه بطور ثابت تصديق نمى‌شود بلكه امكان نقيض آنها وجود دارد اما ذهن انسان به آنها متمايل است. اگر امكان نقيض آنها به ذهن نيايد و هنگامى كه نقيض آنها بر ذهن وارد شد، ذهن آن را نپذيرد و ممكن نداند، اين آراء مظنون صرف نيستند بلكه مورد اعتقادند». (نجات).

گمان پيشين پاپيش داورى رأيى است كه بدون دليل حسى، ناشى از عواطف و اميال باشد. ظنون عبارت است از هر چيزى كه مورد اعتقاد نباشد. مثلا مى‌گويند مرد ظنون.

يعنى داراى زيركى اندك كه عقل و آگاهى او مورد ترديد است. دين ظنون يعنى دينى كه احكام آن مورد اعتماد نباشد. ظنين يعنى متهم‌كننده. (رجوع كنيد به رأى).

(علم) الظواهر

فارسى/ پديدارشناسى‌

فرانسه/Phenomenologie

انگليسى/Phenomenology

نام کتاب : فرهنگ فلسفى نویسنده : جميل صليبا- منوچهر صانعى دره بيدى    جلد : 1  صفحه : 450
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست