responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ فلسفى نویسنده : جميل صليبا- منوچهر صانعى دره بيدى    جلد : 1  صفحه : 362

اجسام مركب از ذرات يا جواهر فرد است. دلتون به جاى اين نظريه پيچيده نظريه تازه‌اى قرار داده است. در اين مورد گويد: در هر عنصر مادى ذرات داراى وزن ثابت است و اتحاد عناصر مادى با يكديگر ناشى از قرار گرفتن ذرات در كنار يكديگر است. در روانشناسى، نظريه اتمى، احوال نفسانى را مركب از ذرات نفسانى مى‌داند. 20 در جامعه‌شناسى اين نظريه، ساخت جامعه را به افراد ارجاع مى‌دهد، بر عكس نظريه اندامى كه جامعه را به جسم داراى اعضائى تشبيه مى‌كند كه از اين جهت كه يك كل واحد است وظايف خود را انجام مى‌دهد، نه از اين جهت كه مركب از افراد است.

نظريه اتمى‌Atomisme نظريه‌اى فلسفى است مبنى بر اينكه ماده مركب از ذراتى است كه از تركيب خواص آنها تمام پديدارهاى جسمانى حسى به وجود مى‌آيد. اصطلاح نظريه اتمى، همچنان به قول به اجزاء در ماده و نظريه ذرات رياضى يا نظريه ذره‌اى فيثاغورسى اطلاق مى‌گردد كه موجودات را مركب از نقطه‌هاى رياضى مى‌داند كه داراى امتداد نيستند. (نظريه باسكويچ (Boscovich( و نيز به نظريه منادشناسى لايب نيتس اطلاق مى‌گردد. همچنين به نظريه اتمى نفسانى مبنى بر اينكه تمام پديدارهاى نفسانى قابل تحليل به عناصر بسيط يا به يك عنصر بسيط است، اطلاق مى‌شود. مثل ضربه (شك) عصبى نزد اسپنسر. هيچ يك از اين اصطلاحات خالى از ابهام نيست. مثلا نظريه ذرّه‌اى فيثاغورسى ما را از مذهب فيثاغورس جدا مى‌كند و نظريه ذره‌اى نفسانى بر فلسفه لايب نيتس منطبق نمى‌شود، برخلاف اين نظر او كه مناد ذره حقيقى در طبيعت است.

ذكاء

فارسى/ هوش‌

فرانسه/Intelligence

انگليسى/Intelligence ,I ntellectualpower

لاتين/Intelligentia

ذكاء به معنى سرعت و تيزى فهم است. و ذكاء عقل به معنى شدت فطنت و نيز به معنى حرارت خورشيد و بالا گرفتن جنگ و تندى باد و برخاستن بوى مشك است. در اصطلاح ما ذكاء به چند معنى به كار مى‌رود.

1- ذكاء به معنى سرعت و تند و تيزى فهم يا به معنى حدس درست است كه در زمان كوتاهى [در شناخت چيزى‌] تحقق يابد. (ابن سينا، نجات) مثلا مى‌گويند: مرد هوشيار، يا فلانى از هوشياران است يعنى داراى فطنت و سرعت فهم است و در شناخت امور پيچيده ماهر است.

2- در اصطلاح ما ذكاء عبارت است از قدرت نفس در حل مسائل نظرى و علمى و مهارت آن در ادراك طبايع اشياء و شناخت علل آنها، پس اگر بگوييم: فلانى هوشيار است، مقصود اين است كه وى داراى حدس قوى و قوه حكم و استدلال سريع است. فرق ذكاء و عقل اين است كه ذكاء با دافع‌هاى انفعالى توأم است در حالى كه عقل مفارق از اين چنين دافع‌هائى است.

3- بين ذكاء نظرى و ذكاء عملى فرق گذاشته‌اند. در اين مورد گفته‌اند: ذكاء نظرى عبارت است از مهارت در استخراج معانى و قوانين عمومى و كلى از تجارب جزئى سپس استناد به اين قوانين براى استخراج موافقت قوانين جزئى با آنها، در حالى كه ذكاء عملى عبارت است از قدرت درك مستقيم اين توافق از همان تجارب جزئى.

4- هوش نسبت به اختلاف مردم مختلف است و از امورى است كه هم در كيفيت و هم در كميت متفاوت است. تفاوت كمى آن به اين ترتيب است كه احاطه بعضى از مردم به مسائل بيشتر از ديگران است، و اختلاف كيفيت آن به اين است كه بعضى از مردم مطلب را سريع‌تر از ديگران درك مى‌كنند و بيشتر در عمق معانى فرو مى‌روند و بيش از ديگران به درك و جذب مطلب مايل‌اند. (رجوع كنيد به حاصل).

ذكرى‌

فارسى/ ياد

فرانسه/Souvenir

انگليسى/Remembrance Recollection

لاتين/Subvenire

1- كلمه ياد به حالات گذشته‌اى كه در ذهن مى‌گذرد اطلاق مى‌شود. اين حالات، چه حركت باشد و چه صور ذهنى، آوردن آنها در ذهن يا خودبخودى است و اسم ذكر بر آنها اطلاق مى‌شود، و يا ارادى است و اسم تذكر بر آنها اطلاق مى‌شود.

نام کتاب : فرهنگ فلسفى نویسنده : جميل صليبا- منوچهر صانعى دره بيدى    جلد : 1  صفحه : 362
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست