responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ فلسفى نویسنده : جميل صليبا- منوچهر صانعى دره بيدى    جلد : 1  صفحه : 309

ب- اما اگر آزادى در مقابل ميل و غريزه و جهد و انگيزه‌هاى عارضى باشد، دال بر حالت كسى است كه از اين جهت كه شخص عاقل و فاضلى است، خود به انجام كار خود اقدام مى‌كند. پس آزادى به اين معنى يك حالت آرمانى است كه فقط كسى مى‌تواند به آن متصف باشد كه افعال خود را از معانى عاليه‌اى كه در طبيعت اوست صادر كند.

به اين جهت لايب نيتس گفته است: فقط خدا آزاد كامل است. اما مخلوقات عاقل متصف به آزادى نيستند مگر به اندازه بركنارى آنها از هوا و هوس.

ج- اگر آزادى در مقابل جبر علمى (حتميّت) تلقى شود دال بر اختيار انسان است. به اين معنى كه فعل انسان نتيجه اراده اوست.

بوسوئه گويد: «هر چه در ژرفاى جان خود كاويدم تا انگيزه‌اى كه مرا به كار وامى‌دارد بيابم، جز اراده خود، در آن چيزى نيافتم.» بنا بر اين، اراده اولين علت و آغاز مطلق و از هر قيدى آزاد است. زيرا اراده، فقط ايجاب نمى‌كند كه فعل از انگيزه‌هاى خارجى مستقل باشد، بلكه استقلال آن را از انگيزه‌ها و محركات داخلى نيز ايجاب مى‌كند. اين مطلب مى‌رساند كه مفاهيم آزادى و بى‌تعيّنى و غير حتمى، مساوق و ملازم يكديگرند. اگر آزادى و اختيار انسان مسلّم باشد و آن را به معنى احوالى كه در آنها بين انگيزه‌هاى متعارض و متضاد، تساوى برقرار باشد، به كار بريم، معناى ديگرى از آزادى به دست مى‌آيد و آن عبارت است از آزادى بى‌تفاوت يا اراده جزافيه (حرية عدم المبالاة).

اين اختيار را چنين تعريف كرده‌اند: قدرت انتخاب بدون مرجح.

د- آزادى به نيرويى اطلاق مى‌شود كه مكنونات درونى انسان را ظاهر مى‌كند. يا نيرويى كه انسان توسط آن، هستى خود را در هر يك از افعال خود نشان مى‌دهد، و بدين وسيله آزادى خود را مستقيما درمى‌يابد، و متوجه مى‌شود كه اين آزادى چيزى است جدا از روند حوادث و در اين حالت مفاهيم عقل، دلالت‌هاى خود را از دست مى‌دهد و عقيم مى‌ماند. برگسن گويد: «آزادى عبارت است از نسبت جاى شخص به فعلى كه از آن صادر مى‌شود.» يعنى فعل آزاد، در نظر برگسن، از يك عامل نفسانى مفرد منشأ نمى‌گيرد، بلكه منشأ آن كل نفس است. نسبت صاحب اراده، به فعلش مثل نسبت هنرمند به اثر هنرى اوست.

فرق اختيار و جبر علمى اين است كه جبر علمى فعل آزاد را تجزيه مى‌كند و آن را به نيروهاى طبيعى داراى تركيب و آثار مختلف تعليل مى‌كند، در حالى كه در نظريه اختيار، عقيده بر اين است كه فعل آزادانه تجزيه‌پذير نيست و عليت نفسانى، كه اساس آزادى است، از هر جهت با عليت طبيعى متفاوت است.

ه- آزادى در نظر كانت، صورت معقول استعلائى است. زيرا در نظر او هر پديدارى را به دو صورت متفاوت مى‌توان تفسير كرد: اول‌ تفسير هر پديدار بر حسب عليت طبيعى، به اين معنى كه هر پديدارى با پديدارهاى ديگر روابط ضرورى محكم دارد، بطورى كه اگر قانون طبيعى آنها شناخته شود، مى‌توان حدوث پديدارها را پيش‌بينى كرد. به همين ترتيب مى‌توان افعال انسان را با استفاده از شناخت محيط و عوامل مؤثر در اين افعال، شناخت. دوم‌ اينكه هر پديدارى با علل معقول استعلائى خود در ارتباط است.

علت‌هاى استعلائى خارج از زمان است و متعلق به عالم ذوات است نه عالم پديدارها. نسبت پديدارها به علل استعلائى، عين آزادى است.

معنى اين سخن اين است كه اگر فعل منسوب به ذات و حقيقت شى‌ء باشد، مى‌توان آن را آزاد تلقى كرد، زيرا آزادى، چنانكه گفتيم، صورت معقول استعلائى و مبدأ اعمال اخلاقى است. زيرا معنى واجب تصور كردنى نيست مگر اينكه انسان را در اعمال خود، آزاد تصور كنيم.

و- آزادى آگاهى عبارت است از شعور به آزادى در رأى دادن و قبول اعتقادات.

حريّت (مذهب)

فارسى/ آزادى‌خواهى‌

فرانسه/Liberalisme

انگليسى/Liberalism

الف: آزادى‌خواهى يكى از حوزه‌هاى فلسفه سياسى است كه به تفكيك قواى مقننه، قضائيه و مجريه قائل است.

و معتقد است كه بايد اتباع كشور را به انحاء مختلف از تعديات حكومت‌هاى ديگر حفظ كرد. آزادى‌خواهى به اين معنى در مقابل استبدادى است.

ب: آزادى‌خواهى يك مذهب فلسفى سياسى است كه معتقد است، وحدت دين، براى تنظيم مصالح جامعه ضرورى‌

نام کتاب : فرهنگ فلسفى نویسنده : جميل صليبا- منوچهر صانعى دره بيدى    جلد : 1  صفحه : 309
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست