responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ فلسفى نویسنده : جميل صليبا- منوچهر صانعى دره بيدى    جلد : 1  صفحه : 186

تحديد مكان مأخوذ است. اما مكان ضروره مأخوذ واحد جسم نيست. پس جسم مضاف به مكان هم نيست، اگر جسم از اين جهت كه در مكان است لحاظ شود، مقوله اضافه به آن الحاق مى‌شود و اين مقوله [يعنى مقوله اين‌] از جهتى داخل در مقوله اضافه مى‌شود.» (مختصر ما بعد الطبيعه).

نتيجه‌اى كه از اين سخنان گرفته مى‌شود اين است كه اين عبارت است از حصول جسم در مكان، يا قرار گرفتن آن در حيّز خاص خود. اين حالت را أين حقيقى گويند، و جرجانى آن را چنين تعريف كرده است: «آن حالتى است كه عارض شى‌ء مى‌شود، به سبب حصول آن شى‌ء در مكان» و تهانوى آن را چنين تعريف كرده است: «هيئتى كه براى جسم، نسبت به مكان حقيقى آن، حاصل مى‌شود.» يا «هيئت مترتب بر حصول در مكان است.» (كشاف اصطلاحات الفنون) همچنين به حصول جسم در محلى كه مكان حقيقى نيست، أين گفته مى‌شود. مانند خانه، شهر، كشور، جهان. مثلا مى‌گويند فلانى در تهران يا در اصفهان است و مقصود اين است كه وجود او در مكانى است كه مخصوص او نيست.

لفظ أين به محلى كه مكان حلول است، يعنى چيزى كه جسم آن را اشغال كرده است نيز اطلاق مى‌شود. دكارت گويد، «واضح‌ترين چيزى كه اصطلاح محل بر آن دلالت مى‌كند، وضع است نه مقدار و شكل. پس وقتى مى‌گوييم شى‌ء در محلى موجود است، مقصود اين است كه شى‌ء نسبت به اشياء ديگر، داراى وضع خاصى است. اما وقتى قيد كنيم كه شى‌ء مكان يا محلّ خاصى را گرفته است، مقصود ما، اضافه بر آنچه قبلا گفتيم، اين است كه شى‌ء داراى مقدار يا شكل معينى است كه توسط اين شكل و مقدار مى‌تواند محل خود را پر كند.» معنى اين سخن اين است كه دكارت بين محل داخلى و محل خارجى فرق گذاشته است. محل داخلى در نظر او عبارت است از امتدادى كه جسم اشغال كرده، يعنى خود جسم، اما محل خارجى عبارت است از قرار گرفتن جسم نسبت به اجسام اطراف آن. پس وقتى جسم حركت كند، امتداد داخلى جسم همراه آن حركت مى‌كند در حالى كه امتدادى را كه جسم اشغال كرده بود، بر جاى باقى مى‌گذارد. اين حالت ناشى از فرق بين محل داخلى و محل خارجى است. محل داخلى توسط روابط داخلى جسم محدود مى‌شود و محل خارجى توسط روابط خارجى. فرق محل و امتداد و مكان با يكديگر اين است كه محل دال بر روابطى است كه وضع جسم را نسبت به اجسام ديگر تعيين مى‌كند، در حالى كه امتداد يا مكان، دال بر خالى بودن موقتى محيط از تمام اجسام است. (رجوع كنيد به امتداد، مكان) محل هندسى به مجموع نقاطى اطلاق مى‌شود كه توسط خاصيّت واحدى مشخص شده باشد.

ايون‌

فارسى/ دهر

فرانسه/Eon

معنى اين اصطلاح در فلسفه رواقيان، عبارت از سال كبرا است. در نظر عرفا و پيروان افلوطين عبارت است از نيروهاى ازلى كه از مبدأ موجودات صادر شده است.

اوجنيودوروس (Eugenio D'ors( اين اصطلاح را به روش‌ها و طرق ثابتى كه در طى اعصار و قرون تغيير نمى‌كند، اطلاق كرده است. مانند روش‌هاى ديكتاتورى و تيول‌دارى در سياست و عقل‌گرائى متعارف در انواع هنر.

پايان حرف الف‌

نام کتاب : فرهنگ فلسفى نویسنده : جميل صليبا- منوچهر صانعى دره بيدى    جلد : 1  صفحه : 186
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست