responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ فلسفى نویسنده : جميل صليبا- منوچهر صانعى دره بيدى    جلد : 1  صفحه : 184

كلمه‌ايست كه استعمال آن منسوخ شده است.

اما خليل مى‌گويد: اعراب مى‌گويند بود و نبود آن آورده شد. يعنى از جهتى كه موجود است و از جهتى كه موجود نيست و كلمه ايس فقط در اين عبارت استعمال شده است. معنى آن مانند معنى حيث، چيزى است كه در حال موجوديت باشد. ايس ضد ليس و مقابل آن است.

لا ايس به معنى لا وجود و ايجاد نشده است.

فيلسوفان ايس را به معنى وجود و موجود به كار برده‌اند و ليس را به معنى عدم. كندى گويد: «براى تو روشن شد كه خداوند بزرگ، در حالى كه عين انيت حق است كه نمى‌تواند ليس باشد، و هرگز ليس نيست، هميشه ايس بوده است و خواهد بود. او زنده يگانه‌ايست كه البته كثرت نمى‌پذيرد، او برترين علت است كه علتى برتر از او نيست، فاعلى است كه فاعلى فوق او نيست، تمام‌كننده‌ايست كه هيچ تمام‌كننده‌اى ندارد. ايجادكننده تمام موجودات است و بعضى از آنها را سبب و علت بعضى ديگر قرار مى‌دهد» (الابانة عن العلة الفاعلة ...) و نيز كندى گفته است: «اولين فعل حق به ايس آوردن ايسيات از ليس است. اين فعل فقط مى‌تواند فعل خداوند باشد، كه غايت هر علتى است، پس به وجود آوردن ايسيات از ليس كار ديگرى جز خدا، نيست.» (رسالة فاعل الحق الاول ...). ابن سينا گويد: «نمونه آن اين است كه چيزى بداند كه چيز ديگرى نيست و بعد حادث مى‌شود سپس مى‌داند كه چيزى ايس است.» (اشارات) بنا بر اين لفظ ايس نزد اينان به معنى وجود يا موجودات و چنانكه گفتيم ضد ليس است كه به معنى عدم و معدوم است. مؤيس نزد فلاسفه به معنى موجد است و تأييس عبارت است از اثر كردن و ايجاد كردن.

ايساغوجى‌

egogasI

اين لفظ يونانى و معنى آن مدخل يا مقدمه، و عنوان كتابى است نوشته فرفوريوس صورى شاگرد افلوطين كه آن را به عنوان مدخل مقولات يا مدخل منطق نوشته است. ايوب بن قاسم رقى و ابو عثمان دمشقى اين كتاب را از سريانى به عربى ترجمه كرده‌اند. (فهرست ابن نديم) سپس ابن زرعه و ابن خمار آن را تفسير كرده‌اند و بعد گروه بسيارى بر آن شرح نوشته‌اند. موضوع اين كتاب عبارت است از بحث در دلالت بعضى الفاظ بر معانى كلى مانند جنس، نوع، فصل، عرض خاص و عرض عام.

منطقيان مسلمان، اكثرا اين كتاب را به مجموعه رسالات منطقى ارسطو افزوده‌اند و از آنها مجموعه‌اى گرد آورده‌اند كه ارغنون ناميده مى‌شود. مجموعه رسالات ارغنون عبارت است از: 1- ايساغوجى يا مدخل‌ 2- قاطيغورياس يا مقولات‌ 3- بارى ارميناس يا عبارات‌ 4- انالوطيقاى اول يا تحليل اول يا قياس‌ 5- آنالوطيقاى دوم يا تحليل دوم يا برهان. 6- طوبيقا يا جدل‌ 7- سوفسطيقا يا سفسطه‌ 8- ريطوريقا يا خطابه‌ 9- بواطيقا يا شعر. (رجوع كنيد به منطق).

ايقاع‌

فارسى/ هم آوائى‌

فرانسه/Rythme

انگليسى/Rhythm

لاتين/Rhythmus

ايقاع در لغت به معنى هم آوائى و هم آهنگى صداهاست.

اين اصطلاح به دو معنى به كار مى‌رود: اول‌ معنى عام كه در مورد حركات و عملياتى كه طبق نظام دورى (نوبتى) اجرا مى‌شود، اطلاق مى‌گردد. در اين مورد، اگر حركات داراى زمان مساوى باشد، ايقاع را موصّل گويند و اگر زمان حركات متفاوت باشد، ايقاع مفصّل ناميده مى‌شود. تعاقب شب و روز، فصول سرد و گرم در طول سال، زمان‌هاى رشد و پژمردگى [در جانداران‌]، تحرك و آرامش و خواب و بيدارى، همه دال بر وجود نظام ايقاعى در طبيعت است.

دوم‌ به معنى خاص كه عبارت است از نظم حركات الحان و زمان صوتى آنها. توازن ادوارى و زمانى صداها را، ادوار ايقاع گويند. فرق ايقاع و وزن اين است كه وزن مركب از اقسامى است كه داراى زمان‌هاى مساوى است اما ايقاع مركب از اقسامى است كه داراى زمان‌هاى متفاوت است. علاوه بر اين، وزن مركب از تعاقب زمانى الحان قوى و ضعيف در يك نظام ثابت و تكرارى است؛ در حالى كه ايقاع با نقراتى توأم با كم و كيف مختلف همراه است كه اين زير و بم‌هاى مختلف دال بر آغاز يا پايان و يا دال بر مراحل شديد و خفيف كار است. البته گاهى ايقاع مطابق وزن است، اما اين مطابقت هميشه وجود ندارد. علت اين امر اين است كه وزنى كه در آغاز كار مقرر شده است تا پايان به حال خود باقى است، چنانكه گوئى اين وزن يك نظام مكانيكى ثابت است. در حالى كه ايقاع در طول مدت كار در نوسان است.

نام کتاب : فرهنگ فلسفى نویسنده : جميل صليبا- منوچهر صانعى دره بيدى    جلد : 1  صفحه : 184
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست