responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ فلسفى نویسنده : جميل صليبا- منوچهر صانعى دره بيدى    جلد : 1  صفحه : 179

قسم دوم: عبارت است از تنظيم منطقى حقايق استنتاجى. اول به اين معنى، عبارت از حكمى است كه در سلسله استنتاج، آن را مقدم بر احكام ديگر قرار مى‌دهيم.

علت آن، اين است كه اين قضيه واضح‌تر از قضاياى ديگر، و حتى وجود آن مبدأ احكام ديگر است. چه بسا ممكن است، چنين حكمى، نظر به خفائى كه در تصور طرفين آن است، خفى باشد. اما چون در هر حال اين مبدأ احكام ديگر است، در سلسله استنتاج آن را مقدم بر احكام ديگر قرار مى‌دهيم.

قسم سوم: عبارت است از تحليل. اول به اين معنى، چيزى است كه در تحليل عقلى، به آخرين حد اطلاق مى‌شود. چنين حدّى به اين جهت اول است كه تحليل عقلى نمى‌تواند چيزى قبل از آن را بر ما معلوم كند. مثلا وقتى بخواهيم بر يكى از قضاياى هندسى اقامه برهان كنيم، تحليل عقلى عبارت است از برقرار كردن رابطه بين اين قضيه و قضيه‌اى يا قضايائى بسيطتر از آن قضيه بسيطتر مبدأ و قضيه‌اى كه اثبات شده است، نتيجه آن است. اين تحليل مركب از سلسله قضايائى است كه اولين آنها قضيه‌ايست كه اثبات آن، مطلوب است و آخرين آنها قضيه‌ايست كه [از پيش‌] معلوم ماست. اگر از اول تا آخر اين سلسله را تعقيب كنيم، هر قضيه‌اى نتيجه قضيه بعدى است و اولين قضيه، نتيجه آخرين قضيه و مانند آن صادق است. قضيه‌اى كه اثبات آن مطلوب است، زمانا اولين است و آخرين قضيه‌اى كه معلوم ماست، از لحاظ ترتيب منطقى اولين است.

3- اول به طبع: عبارت است از اينكه در تأليف حكم يا استدلال، يا در رشد تكوينى يا در تداعى، چيزى در آغاز امر واقع قرار گيرد.

4- اول ذاتى: چيزى است كه علت وجود شى‌ء باشد، خواه علت فاعلى، خواه علت غائى. مثل اينكه بگوييم:

محرك اول، يا مبدأ اول، يا واجب الوجود بالذات.

سسّه (Saisset( گويد: «گفته مى‌شود خداوند اول موجودات است، زيرا او اول حقايق است، و همين طور كه در ترتيب اشياء گفته مى‌شود همه چيز از خدا مى‌آيد و خدا از چيزى نمى‌آيد، در ترتيب افكار نيز گفته مى‌شود تمام مبادى از خدا استنتاج مى‌شود، اما خدا مبدأ خود است.» 5- اول به شرف: چيزى كه برتر و مهم‌تر و برجسته‌تر باشد، تقدم به شرف دارد. مثلا مى‌گويند: اين عقل از طراز اول است. اين مرد اولين مرد است. اين مقام اولين مقام است. ابن رشد گويد: «گفته مى‌شود رئيس پيش از مرءوس است زيرا رئيس قوى‌تر از مرءوس است و مقامش از او بالاتر است.» (تفسير ما بعد الطبيعه جلد 2).

يادآورى: ابن رشد در تفسير اقوال ارسطو شش نوع تقدم و تأخر برشمرده است: اول تقدّم به زمان، دوم تقدّم به مرتبه، سوم تقدم به شرف، چهارم تقدم به طبع، پنجم تقدم به عليت، ششم تقدم به معرفت. توضيح هر يك از اين اقسام در كتاب مقولات ارسطو آمده است، به آنجا رجوع كنيد. (و نيز رجوع كنيد به ابن رشد، ما بعد الطبيعه كه قسم چهارم تلخيص مقالات ارسطو است، و نيز تفسير ما بعد الطبيعه)

اولى‌

فارسى/ آغازين‌

فرانسه/Primaire

انگليسى/Elementary ,Primary

لاتين/Primarius

اولى منسوب به اول است و داراى چند معنى است:

1- اولى در زمان، مانند تعليم اولى كه مقدم بر تعليم ثانوى است. [مقصود دوره ابتدائى و دوره متوسط تعليمات عمومى است.] كه شامل تمام افراد ملت مى‌شود و هدف از آن نشر معارف ضرورى براى رشد اذهان است.

2- اولى در وجود، مانند امتداد، حركت و مقاومت كه نسبت به ماده از صفات اوليه است، اما رنگ و حرارت و رطوبت اشياء از صفات ثانويه اشياء مادى است. در علم طبايع افراد (Caracterologie( اولى عبارت است از افعال بى‌واسطه‌اى كه موجب تمايز شخص مى‌شود.

3- در علم اقتصاد، ركن اول عبارت از كشاورزى است و ركن دوم صنعت و ركن سوم خدمات است.

4- در تصنيف و تقسيم اقسام اوليه اقسامى است كه شامل بيشترين تعداد افراد است.

5- در روانشناسى، تشكلات اوليه، تشكلاتى است كه از عناصر قليلى تركيب يافته است.

اصطلاح اولى به متقدم در زمان يا مقدم در ارزش يا ضرورت، اطلاق مى‌شود. مثلا مى‌گويند نيازهاى اوليه يا ضرورى.

اوليت صفت چيزى است كه از لحاظ قوت يا قيمت يا ارزش، در درجه اول قرار داشته باشد. مثلا تقدم عقل عملى در نظر كانت اين است كه توجه و دلبستگى به عقل عملى بيش از توجه به عقل نظرى است و عقل عملى متكى بر

نام کتاب : فرهنگ فلسفى نویسنده : جميل صليبا- منوچهر صانعى دره بيدى    جلد : 1  صفحه : 179
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست