responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ فلسفى نویسنده : جميل صليبا- منوچهر صانعى دره بيدى    جلد : 1  صفحه : 168

چنين موفقيتى دست يابد مگر اينكه اطلاعاتش وسيع باشد و به علوم گوناگون از قبيل شناخت زبان‌ها، خطوط، قراردادهاى سياسى، علائم و نشانه‌ها، اصل و نسب‌ها، جغرافيا، آثار باقى مانده، اقتصاد، جامعه‌شناسى، روانشناسى و فلسفه احاطه داشته باشد.

انتقاد متون‌ عبارت است از تحقيق علمى در متون.

مقصود از چنين تحقيقى، اين است كه نسخه اصلى كتابى را از نسخه بدل‌ها تمييز دهند و آن را به حالت اصلى خود بازگردانند. اگر متن به خط خود مؤلف نوشته شده باشد بايد آن را با همان حروف و [حتى‌] همان اغلاط موجود، چاپ و منتشر كنند. اما اگر از روى نسخه گم‌شده مؤلف نقل شده باشد، بايد آن را تصحيح كنند. اين تصحيح موكول به شناسائى نويسنده كتاب، زمان او، منابع اطلاعاتش، استادانش، دوستانش، شاگردانش، ذوق و علاقه‌اش و ذوق معاصرانش است. اگر از يك متن چندين نسخه در دست باشد، مورخ بايد اين نسخه‌ها را با يكديگر مقابله كند.

و ارزش هر نسخه‌اى را با مقايسه آن با نسخه‌هاى معادل، تعيين كند و با تكيه بر نسخه‌هاى ديگر، زوايد آن را حذف كند.

نقد ادبى‌ عبارت است از تحقيق در آثار ادبى براى تعيين ارزش آنها. نقد ادبى داراى چندين روش است، از جمله روش تاريخى، اجتماعى، نفسانى، اصولى، زيبائى‌شناسى، انفعالى، آرمانى و غيره.

2- انتقاد به معنى خاص كلمه عبارت است از ذكر عيب‌هاى چيزى بدون اينكه خوبى‌هاى آن ذكر شود. اين انتقاد را انتقاد منفى گويند كه در مقابل انتقاد مثبت قرار دارد.

3- فيلسوفان قديم لفظ انتقاد را به معنى بخشى از منطق، يعنى مبحث قضايا و احكام به كار مى‌بردند، اما فيلسوفان جديد، اين استعمال را منسوخ كرده‌اند.

انتقاديت‌

فارسى/ نقّادى- خرده‌گيرى‌

فرانسه/Criticisme

انگليسى/Criticism

خرده‌گيرى در فلسفه جديد به فلسفه كانت اطلاق مى‌شود. خلاصه اين حوزه فلسفى اين است كه: اصول و مبادى عقل محض به دو نحو صحيح و باطل به كار مى‌رود.

استعمال صحيح اين است كه انسان منطبق با مقولات و صور عقل درباره اشياء بينديشد. استعمال غلط اين اصول اين است كه عقل مقولات و صور را به عنوان حقايق عينى موجود در اعيان خارجى لحاظ كند. نتايج برآمده از اين استعمال غلط، ارزش و اعتبارى ندارد. عقلى كه فطرة متمايل به اثبات وجود عينى براى مفاهيم است، قادر به انجام اين عمل نيست، مگر از طريق مخالفت با ضوابط منطقى. چه بسا عقل عملى، موفق شود مسائلى را كه عقل نظرى از حل آنها فرو مانده است، حل كند. عقل عملى برترى بعضى عقايد را بر بعضى ديگر براى ما كسب مى‌كند و ما را بر آن مى‌دارد تا چيزى را كه نظرا نمى‌توان اثبات كرد، عملا رعايت كنيم.

نقّادى جديد، به نتايجى دست يافته است كه برآوردن آنها از اين اصول و مبادى انتقادى، ممكن است و عقل عملى را برانگيخته است كه اسباب و انگيزه‌هاى مطمئنى براى عقل نظرى فراهم آورد، و اخلاق را اساس علم و يقين قرار داده است [به عبارت ديگر يقين عملى را بر اساس اخلاق استوار كرده است.] كانت كه رئيس اين حوزه است، بر اين باور است كه عقل، معرفت انسانى را بر اساس صور و مقولات خود بنا مى‌كند، اما اين صور و مقولات كه در جهان تجربه قابل انطباق با اشياء است، با شى‌ء فى نفسه منطبق نمى‌شود. نماينده نقّادى جديد (Neo )Criticisme در قرن نوزدهم، فيلسوف فرانسوى، رنويه (Renouvier( است.

انتماء

فارسى/ همبستگى‌

فرانسه/Appartenance

مقصود از همبستگى، ارتباطى منطقى است كه فرد با صنفى كه خود يكى از اعضاى آن است، دارد. اين ارتباط را با علامت‌E نشان مى‌دهند. در جامعه‌شناسى، همبستگى به ارتباط فرد با اشياء تحت تملك او، اطلاق مى‌شود.

مثلا، چنانكه لوى برول گفته است، انسانهاى ابتدائى معتقد بودند كه بين انسان و اشيائى كه در تملك اوست، مشاركتى وجود دارد كه ايجاب مى‌كند، هر تأثيرى كه در اشياء ايجاد شود، در بدن صاحب اشياء واكنشى داشته باشد.

و حتى اگر اين اشياء مورد تملك دور از صاحب خود باشند، يا از او جدا باشد، يا در ملك ديگرى باشد، انسان نمى‌تواند از

نام کتاب : فرهنگ فلسفى نویسنده : جميل صليبا- منوچهر صانعى دره بيدى    جلد : 1  صفحه : 168
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست