موضوع علم آخرت بحث در مسائل مربوط به نهايت عالم است و عاقبت
انسان و مرگ و برانگيخته شدن و حساب و بهشت و جهنم را بررسى مىكند. با وجود اينكه
علم آخرت يك اصطلاح دينى است كه به بحث در نهايت عالم و روز حساب و متعلقات آن
مانند سعادت و شقاوت انسان مىپردازد، فيلسوفان از استعمال اين اصطلاح خوددارى
نكردهاند و مثلا اصطلاحات معادشناسى وجودى و معادشناسى اخلاقى را به كار
بردهاند.
معادشناسى همچنين به مباحثى اطلاق مىشود كه درباره عاقبت انسان
بعد از گذشتن از وجود فعلى بحث مىكند و نيز شامل نظرياتى است كه پايان وجود انسان
را كه بعد از آن ديگر تاريخى وجود ندارد، بررسى مىكند. علم آخرت، معادل معادشناسى
است.
آليت
فارسى/ ساخت و كار
فرانسه/Mecanisme
انگليسى/Mechanism
افزار (ابزار) چيزى است مركب از اجزاء با ترتيبى استوار، كه وقوع
حركتى يا ساختن چيزى را موجب مىگردد.
ساخت و كار منسوب به افزار و يا نتيجه آن است، مانند گلدوزى، و يا
كارى است كه توسط آن به اتمام مىرسد مانند محاسبه و يا با آن حركت مىكند مانند
نردبان. و گاهى به كسى كه كارى را بدون تأمّل و فكر [و عادة] انجام مىدهد، خودكار
گويند. ساخت و كار يك نظريه فلسفى است مبنى بر اينكه بعضى از حوادث طبيعى و يا
تمام حوادث طبيعى، منتهى به تعدادى عوامل مكانيكى مىشود.
اين نظريه مترادف اصالت ماده است. ساخت و كار مجازا به اعمالى
اطلاق مىشود كه شامل مراحل متوالى متصل به يكديگر باشند مثلا گفته مىشود:
ساخت و كار شناخت، ساخت و كار يادآورى و ساخت و كار قياس و نيز به
بعضى اعمال ضرورى، براى اشاره به اعمال ارادى اطلاق مىشود. مثلا گويند: ساخت و
كار انتخابات و ساخت و كار تعادل.
ساخت و كار در مقابل توانمندى (ديناميك)، غايتگرائى و حيات مدارى
قرار دارد. تقابل آن با توانمندى در اين است كه بدون قول به يك نيروى محرك،
مىكوشد حوادث عالم مادى را با توسل به اجزاء ماده توجيه كند.
تقابل آن با غايتگرائى در اين است كه تمام حوادث جهان را با علّت
فاعلى توجيه مىكند و از علل غائى چشم مىپوشد. اما تقابل آن با حيات مدارى در اين
است كه تمام حوادث حياتى را به كمك خواص ماده (خواص فيزيكى و شيميائى) توجيه
مىكند و به مبدأ ديگرى قائل نيست.